لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
گفت فداى تو گردم اين خز در بلاد ما مىباشد و سگ آبى است كه از آب بيرون مىآيد حضرت فرمودند كه اگر از آب بيرون آيد زنده مىماند آن مرد گفت نه حضرت فرمودند كه باكى نيست.و مرويست از عبد اللَّه بن ابى يعفور كه من نزد حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللَّه عليه) بودم كه داخل شد بر آن حضرت شخصى از خز فروشان و عرض نمود كه فداى تو گردم چه مىفرماييد در نماز در خز حضرت فرمودند كه باكى نيست نماز مىتوان كرد آن مرد گفت فداى تو گردم مرده است و پوست ميته را نماز نمىتوان كرد و اين كار من است و خوب مطلعم بر احوال آن حضرت فرمودند كه احوال آن را من بهتر مىدانم آن مرد گفت اين كار منست و هيچ كس بهتر از من نمىداند حضرت تبسّم فرمودند و فرمودند كه تو مىگويى كه اين حيوانى است كه از آب بيرون مىآيد يا در آب آن را صيد مىكنند و چون از آب جدا مىشود مىميرد آن مرد گفت چنين است فداى تو گردم پس حضرت فرمودند كه ديگر مىگويى كه اين حيوانيست كه چهار دست و پا دارد و حكم ماهى ندارد كه ذكاتش بيرون آوردن از آب باشد آن مرد گفت آرى و اللَّه چنين بخاطر مىرسد حضرت فرمودند كه چنانكه حق سبحانه و تعالى ماهى را حلال كرده است و كشتن آن را باين نحو مقرر ساخته است كه او را از آب بيرون آورند هم چنين خز را نيز مقرر فرموده است كه ذكات آن بيرون آمدن يا بيرون آوردن از آب باشد و حلال باشد نماز كردن در پوست و موى او.و منقولست در صحيح از سعد بن سعد كه از حضرت امام رضا (صلوات اللَّه عليه) سؤال كردم از پوست خز حضرت فرمودند كه ما خز مىپوشيم و اشاره فرمودند به خزى كه پوشيده بودند عرض نمودم كه فداى تو گردم آن چه شما پوشيدهايد كركست و بنده از پوست آن سؤال مىكنم حضرت فرمودند كه