لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
كه از آن حضرت سؤال كردم كه اقل سخنى كه ميان اذان و اقامه گفته شود كدامست حضرت فرمودند كه الحمد للَّه و از اين حديث ظاهر مىشود كه كلامى كه حضرت فرمودند مراد از آن ذكر الهى است و باين حديث و امثال اين استدلال كردهاند جمعى از اصحاب بر وجوب اذان و اقامه بنا بر آن كه امر از جهة وجوبست و اين استدلال نزد بنده ظهورى ندارد بلكه آن چه فهميده مىشود قدر مشتركست تا وجوب يا استحباب از خارج ظاهر شود و احوط آنست كه بقصد قربت واقع سازد و البته ترك نكند و شيخان بسند قوى از ائمه هدى (صلوات اللَّه عليهم) روايت كردهاند چون از اذان فارغ شود و بنشيند بگويد كه(اللّهم اجعل قلبى بارّا و رزقي دارّا و اجعل لي عند قبر نبيّك قرارا و مستقرّا)(1)يعنى خداوندا دل مرا نيكوكار گردان و جوارح تابع دلند و روزى مرا بسيار گردان و بگردان از جهة من نزد قبر رسولت قرارى كه تا زنده باشم در آنجا باشم و خاك من نيز در آنجا باشد و چون باين حالتى كه الحال هست قرار در آنجا متعسّر است بلكه متعذر ممكن است كه مراد اين باشد كه صاحب الامر (صلوات اللَّه عليه) در آيد تا اين معنى به سهولت دست دهد با آن كه آرزوى آن فى نفسه نيز خوبست و اللَّه تعالى يعلم.(و سال محمّد بن مسلم ابا جعفر (صلوات اللَّه عليه) عن الرجل يؤذّن و هو يمشى و هو على غير طهر او هو على ظهر الدّابّة قال نعم اذا كان التّشهّد مستقبل القبلة فلا باس)(2)روايت كرده است شيخ در صحيح از محمد بن مسلم از احدهما (صلوات اللَّه عليهما) كه گفت از آن حضرت (صلوات اللَّه عليه) سؤال كردم از شخصى كه اذان گويد و راه رود و يا بى طهارت باشد كه غسل يا وضو بايدش كردن يا سوار باشد حضرت فرمودند كه بلى هر گاه تشهّد رو بقبله باشد باكى نيست و ظاهرا اين نيز محمولست بر استحباب.