لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
از گفته الهى و شكى نيست كه على امير مؤمنان است و البته شكى نيست كه محمد و آل او (صلوات اللَّه عليهم) بهترين خلايقند و ليكن در اصل اذان نيست و اذان كلماتى است متلقى از شارع اگر كسى لا اله الا اللَّه را كه بهترين و راسترين كلمات است زياده كند در اذان تشريع كرده است و از اين جهت اين روايات موضوعه را ذكر كردهام كه تا باين زيادتى ظاهر شوند جمعى كه متّهمند به تفويض و تدليس مىكنند و خود را از شيعيان مىدانند و چنين ظاهر مىسازند كه شيعهاند پس همين كه اين روايات را در كتب خود ذكر كنند يا به اينها عمل نمايند ظاهر خواهد شد كه كاذبند در تشيع بلكه از جمله غلاة مفوضهاند.و از اين كلمات ظاهر مىشود كه در زمان صدوق جمعى از غلاة بودهاند و ايشان در كتب خود اين اخبار را ذكر كردهاند و بس و ما نديدهايم در كتب حديثى كه بما رسيده است حديثى باين عبارات كه صدوق ذكر كرده است و از كلام محقق در معتبر و علامه و شهيد ظاهر مىشود كه ايشان ديدهاند چون ذكر كردهاند كه اخبار شاذه بر اين زيادتيها وارد شده است و مصطلح ارباب حديث آن است كه خبر صحيح مخالف مشهور را شاذ مىگويند و در زمان محقق و علامه كتب ما بسيار بوده است پس بنا بر اين مشكل است جزم كردن به آن كه اين اخبار موضوعه است مگر آن كه يكى از معصومين (صلوات اللَّه عليهم) فرموده باشند و اگر كسى اين كلمات را باين عنوان گويد كه مطلوب شارع باشد حتى بعنوان تيمن و تبرّك فبها و الّا لغوى باشد بد نيست و اگر نگويند بهتر است مگر از روى تقيه چون در اكثر بلاد شايع است و بسيار شنيدهايم كه جمعى ترك كردهاند و متهم به تسنّن شدهاند.تا آن كه در وقتى كه خدمت استاد مولانا عبد اللَّه طاب ثراه درس قواعد مىخوانديم در مبحث اذان سخنان صدوق را ذكر فرمودند بنده عرض نمودم كه