لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
بزرگى حجم كتاب مىشد و رغبتها كم مىشد و طبايع متنفر مىشد خلف ترك آن كردند در نوشتن اما در گفتن مىگفتند تا به اين جا رسيد كه اصل و فرع همگى متروك شدند شنيدم از حضرت سيد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) كه مىفرمودند كه مؤذنان امينان مؤمنانند بر نماز ايشان هميشه نسبت به همه كس يا نسبت به صاحبان عذر و هم چنين در روزه ايشان از جهت ابتداى امساك چنانكه خواهد آمد در صوم و در گوشتهاى ايشان يعنى اگر مؤذنان اذان مىگويند مؤمنان غيبت اهل آن شهر نمىكنند و الّا گوشت ايشان را به غيبت مىخورند اگر چه در چنين صورت جايز است غيبت ايشان و ليكن چون متعارف اين است كه غيبت همه كس مىكنند و همه كسان گناه ندارند بلكه بعضى گناه كارند كه از جانب مسلمانان عهد كردهاند كه اذان بگويند يا از بيت المال مسلمانان از جهت ايشان چيزى مقرر ساختهاند كه بگيرند و اذان بگويند و نگويند و محتمل است كه از بابت مجاز مشاكله باشد هر چند غيبت همه جايز باشد در صورتى كه همه تقصير كرده باشند و ليكن چون شبيه است به غيبت حرام باين عبارت از آن تعبير فرمودهاند و امين مؤمنانند بر خونهاى ايشان.چون در اخبار بسيار وارد شده است كه حضرت سيّد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مقرّر ساخته بودند كه لشكرى كه بر سر جمعى مىفرستادند ملاحظه مىنمودند كه اگر اذان مىگفتند مىدانستند كه مسلمانند و الا ايشان را غارت مىكردند و مردان را مىكشتند و زنان و اطفال را اسير مىكردند و جمعى از علما گفتهاند كه چون اذان از شعاير اسلام است اگر اهل شهرى اتّفاق كنند بر ترك اذان أولا امام زمان ايشان را تخويف مىفرمايد اگر بر ترك آن اصرار نمايند جايز است امام را كه قتل همه مردان ايشان بكند و چون احاديث صحيحه گذشت كه دلالت مىكند بر آن كه اذان و اقامه سنت است حمل كردهاند اين حديث را