نامه 004-به يكى از فرماندهانش - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید نبی الدین اولیایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 004-به يكى از فرماندهانش

خطاب به برخى از سران سپاه خود پس اگر دشمنان بسائه فرمانبردارى بازگشتند اين همانست كه ما آن را خواهانيم، و اگر امرشان به نافرمانى و گردنكشى گرائيده، در اين هنگام با آن كسى كه مطيع و فرمانبردار تو است، به پيكار با آنكه نافرمانيت مى كند برخيز و به يارى آنكه فرمانت را گردن مينهد از آنكه گردن از فرمانت مى كشد بى نيازش باش، زيرا آن (مردى) كه كراهت دارد، نبودنش از بودنش بهتر و نشستن او از برخاستنش پر فائده تر است.

نامه 005-به اشعث بن قيس

خطاب به اشعث ابن قيس اگر تو در محيط فرماندارى معنايش آن نخواهد بود كه ديده طمع در ثروت مردم بدوزى، بلكه سفارت آن ديار بسان امانت و سپرده اى در گردن توست كه بايد در حمايت و حراستش امين باشى تو در مقابل مافوق خويش پاسدار و نگهبانى بيش نخواهى بود پس در اين صورت سزاوار نيست كه بدون مشورت مافوق خود در كار رعيت خودسرانه اقدام بكارى نمائى. تو نبايد دست به كارى مهم كه داراى شايان توجه است بزنى مگر اينكه به فرمانى كه دريافت مى دارى استناد كنى. اين را بدان ثروت و مالى كه در نزد تو است از آن خداوند مى باشد و تو نيز خزانه دار من خواهى بود، بايد از آن نگاهدارى كنى تا آن سپرده را به من باز دهى در اين اميد كه من براى تو بسان فرمانروايان بدو خطا پيشه نباشم.

/ 261