بسا كسا كه به روزى روى آورد كه آن را پشت سر نگذاشت. بسا كسا كه ديگران سرشب بر او غبطه و حسرت مى بردند ولى در آخر شب گريه كنندگان بر وى به گريه برخاستند.
حکمت 373
سخن در بند تو گرفتار است، مادام كه لب بدان نگشاده اى. همين كه دهان بدان باز كردى تو در بند آن گرفتارى. بنابراين زبانت را نگهدار. بدانسانكه طلا و نقره ات را نگه مى دارى كه بسيار افتد يك سخن زشت و نابهنگام نعمتى را ببرد و زحمتى را بياورد.
حکمت 374
آنچه را نمى دانى مگوى، بلكه تمام آنچه را كه مى دانى نيز مگوى، زيرا خداوند عالم بر تمامى جوارح و اعضاى تو احكامى را واجب فرموده است كه در قيامت به آنها بر تو حجت مى آورد.
حکمت 375
زنهار بترس از اينكه خداى بگاه گناه تو را ببيند و به هنگام طاعتش نبيند كه اگر چنين شود تو از زيانكارانى بنابراين هر آنگاه كه توانائى پيدا كردى فرمانبردارى خداى را بكار باش و هر آن گاه كه ناتوان بودى از نافرمانى خداى ناتوان و برگردان باش.
حکمت 376
دلبستگى به دنيا با اين آشوبها و انقلاباتى كه در آن مى نگرى عين نادانى، و كوتاهى در نيكوكارى با اطمينانى كه به پاداش آن دارى زيان محض است و اعتماد پيدا كردن بهر كس پيش از امتحان كردنش عجز و ناتوانى است.
حکمت 377
جهان را پستى و خوارى اين بس كه خداى جزء در آن معصيت كرده نشود و بنده جز به واگذارى آن به خدا نرسد.