جهان فريب دهنده و زيان زننده و زود گذرنده است پاك پروردگار راضى نشد كه آن را به پاداش به دو ستانش و يا از راه كيفر به دشمنانش دهد. به راستى كه جهانيان همچون كاروانى هستند كه در حالى كه به كاروانسرائى فرود آمده اند بناگاه كاروان سالار نهيبشان زند كه هاى مسافران اين سرا شما را در خور زيستن نيست بكوچيد.
حکمت 408
از جهان چيزى را پشت سر مگذار كه اگر گذارى جز براى يكى از دو نفر نيست يا براى مرديست كه فرمان خداى را كار بسته و به چيزى كه تو بدان بدبخت شده اى خويش را خوشبخت ساخته است و يا براى مرديست كه در آن بنافرمانى خداى برخاسته و تو او را بر گنهكاريش يارى داده و تو را نسزد كه هيچ يك از اين دو را بر خويش بگزينى.
حکمت 409
مردى در محضر آن حضرت طلب آمرزش كرده استغفرالله گفت حضرت فرمودند: مادرت به مرگت بگريد، آيا مى دانى استغفار چيست؟ استغفار جايگاه بلند رتبه گان است و آن نامى است داراى شش معنى: اول بر گذشته پشيمان شدن، دوم براى هميشه تصميم به ترك كارهاى زشت گرفتن، سوم حقوق مردم را ادا كردن به حالى كه خداى را ديدار كنى كه بر تو هيچ گناهى نبوده باشد، چهارم تصميم گيرى بر اينكه هر فرض و واجبى كه بر تو بوده است و آن را تباه كرده اى حقش را بگذارى، پنجم آنكه كمر همت بربندى و هر گوشتى كه در نافرمانى خداى بر پيكرت روئيده است آن را به اندوه و زارى به طورى بگذارى كه پوست بر استخوانت بچسبد و گوشت تازه برويد، ششم آنكه رنج فرمان خداى را بر بدنت بچشانى و بدانسانكه شيرينى نافرمانى را به او چشاندى اينطور كه شد مى گوئى استغفرالله خدايا مرا بيامرز.
حکمت 410
بردبارى قوم و خويش انسان است.
حکمت 411
بيچاره فرزند آدم اجلش پنهان، دردهايش پوشيده عملش نگه داشته شده است، پشه به فريادش اندازد، آب در گلو گرفتنش بكشد، عرقى بد بويش كند.