صدقه دادن دوائى است سودمند، كارهاى بندگان به دنياشان در قيامت به پيش چشمانشان مشهود و هويدا است.
حکمت 007
از كار انسان به شگفت آيند او با پيه چشم مى بيند، با گوشت زبان مى گويد، با استخوان گوش مى شنود و از سوراخ بينى نفس مى كشد.
حکمت 008
هر آنگاه كه جهان به گروهى روى كند نيكوئيهاى ديگران را به آنان بندد و هر آنگاه كه جهان از آنان رخ برتابد خوبيهاى خودشان را از آنها بستاند.
حکمت 009
با مردم چنان آميزش كنيد كه اگر در آنحال مرديد بر شما بگريند و اگر مانديد با شوق و شيفتگى به سوى شما آيند.
حکمت 010
همينكه بر دشمنت دست يافتى عفو و گذشت از وى را به منزله شكر براى اين نعمت قرار ده.
حکمت 011
ناتوانترين مردم كسى است كه از بدست آوردن برادران ناتوان است، و از او ناتوانترين آن كسى است كه از آن برادران كسى را به چنگ آورده است از دست بدهد.
حکمت 012
جنگ جمل كه سرپا شد عده اى از قبيل عبدالله عمر، سعد وقاص، سعيد اين زيد، ابن عمر و ابن ثقيل، اسامه بن زيد، محمد ابن سلمه، انس ابن مالك و غير اينها به فكر نارساى خويش تكيه كرده گفتند اين فتنه ايست و از آن كناره گزيدن اولى است و به جنگ حاضر نشدند لذا حضرت فرمودند: اينان حق را خوار كرده و ناحق را يارى ندادند.