در دعائى كه در آن از خدا باران مى خواست عرض كرد: بارخدايا ما را بوسيله ابرهاى فرمانبر و نرم رفتار سيراب فرماى، نه ابرهاى سخت نافرمان.
حکمت 464
آن حضرت عليه السلام را گفتند يا اميرالمومنين چه خوش بود اگر ريش خوى را خضاب و رنگ مى فرموديد فرمودند: خضاب آرايش و زينت است و ما گروهى مصيبت زدگانيم.
حکمت 465
آنكه در راه خداى پيكار مى كند و كشته مى شود اجرش بيشتر از كسى نيست كه بر عفت و پاكدامنى توانا است و آن را به كار مى برد، شخص عفيف و پاكدامن نزديك است فرشته اى از فرشتگان باشد.
حکمت 466
قناعت گنجى است تمام نشدنى.
حکمت 467
هنگامى كه آن حضرت زياد بن ابيه را بر استان فارس فرمانروائى داده و او را جانشين عبدالله عباس گردانيدند، در ضمن سخن طولانى كه ميان ايشان بود و او را در آن سخن از پيش از سررسيد ماليات گرفتن نهى مى فرمود فرمودند: عدل و انصاف را بكار بند و از ستمگرى و بيراهه رفتن بترس چرا كه بيرون شدن از راه انسان را به آوارگى مى كشاند و از داد به بيداد گرائيدن شخص را به سوى شمشير بران مى كشاند.
حکمت 469
خداوند از نادانان پيمان نگرفت كه ياد گيرند، جز آندم كه از دانايان پيمان بستاند كه ياد دهند.
حکمت 470
بدترين برادران كسى است كه انسان براى او به رنج افتد، و همواره از طرف او آزار بيند.
حکمت 471
به هنگامى كه مومن برادرش را به خشم آرد البته از وى دورى گزيده است.