هر آنكه براى پايدارى حق رو نشان دهد نزد نادانان مردم نابود گردد.
حکمت 182
بشر در جهان نشانه پيكان مرگها است، رنجها و دردهايش شتابان و او را يغما گرانند با هر جرعه آشاميدنش گلو گرفتنى و با هر لقمه خوردنيش اندوههائى است. بنده نعمتى را در نيابد جز آنكه از ديگرى جدا گردد. و روزى از عمرش به سويش نشتابد جز آنكه روزى ديگر از دورانش را از وى باز ستاند، بنابراين مائيم ياران مرگها كه جانهايمان نشانه پس از كجا ما ماندن را اميدوار باشيم، در صورتى كه اين شب و روز براى ما از روى شرف چيزى نداد و بنائى بنيان ننهاده اند، جز آنكه بشتاب هر چه تمامتر در پراكندگى آنچه گرد كرده بودند و ويرانى آنچه كه بنا نهاده بودند باز گشتند.
حکمت 183
اى آدمزاده، تو بيش از خوراك و پوشاكت آنچه به چنگ آرى براى ديگرى گرو مى كنى. و خود خزينه دار اوئى.
حکمت 184
هلا دلها را روى آوردن و روبرگردانيدنى است، هر آنگاه كه خواهش كرد و روى آورد به سوى آنها بيايند. چرا كه دل آن هنگام كه مجبور شد كور گردد.