انسان، يك موجود مركب - آزادی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی معنوی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انسان، يك موجود مركب

اين از آن جهت است كه انسان در ميان موجودات ديگر يك شخصيت مركب است و يك حقيقت است. اين مطلب را كه انسان يك شخصيت و موجود مركب است، اديان و فلسفه ها تاييد كرده اند، علما و حتى روانشناسها تاييد كرده اند، و مطلبى است غير قابل ترديد.

ابتدا تعبير قرآنى و تعبير حديثى مطلب را عرض مىكنم. شما در قرآن مىبينيد كه درباره خلقت انسان (اختصاصا درباره انسان) چنين مىفرمايد: فاذا سويته و نفخت فيه من روحى فقعواله ساجدين (15). به فرشتگان مىگويد: وقتى كه خلقت اين موجود را تكميل كردم و از روح خود چيزى در او دميدم، بر او سجده بريد. مىگويد اين موجود يك موجود خاكى است، من او را از خاك مىآفرينم، يك موجود طبيعى و مادى است. ولى همين موجود آفريده شده از آب و خاك، همين موجودى كه داراى جسم و جسدى است مانند حيوانهاى ديگر، و نفخت فيه من روحى از روح خودم چيزى در او مىدمم. لازم نيست كه ما معناى روح خدا را بفهميم كه نفخه الهى و آنچه خدا او را روح خود ناميده است چيست. اجمالا مىدانيم كه در اين موجود خاكى يك چيز ديگرى هم غير خاكى وجود دارد. حديث معروفى است، پيغمبر اكرم فرمود: خداوند فرشتگان را آفريد و در سرشت آنها تنها عقل را نهاد، حيوانات را آفريد و در سرشت آنها تنها شهوت را نهاد، انسان را آفريد و در سرشت او هم عقل را نهاد و هم شهوت را كه مولوى همين را به صورت شعر در آورده است.




  • گفت پيغمبر كه خلاق مجيد
    خلق عالم را سه گون آفريد



  • خلق عالم را سه گون آفريد
    خلق عالم را سه گون آفريد



بعد مىگويد كه يك گروه فرشتگان، يك گروه حيوانات و يك گروه هم انسانها.

حالا ممكن است ما بخواهيم اين را با يك زبان ساده ترى بفهميم. واقعا ما خودمان قطع نظر از مطالب و مسائلى كه در قرآن مجيد آمده است، در حديث آمده است، عرفا بالخصوص در اين زمينه اظهار نظر كرده اند، علماى روانشناسى تاييد كرده اند، قطع نظر از همه اينها مىخواهيم با يك زبان ساده اى اين مساله آزادى معنوى را بفهميم. ما مطلب را از يك مطلبى كه هر كسى مىتواند احساس بكند، شروع مىكنيم و آن اين است:

/ 134