خسارت تعليمات متصوفه - آزادی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی معنوی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خسارت تعليمات متصوفه

تعليمات عرفا و متصوفه خودمان نكات برجسته و تعليمات عالى زياد دارد. ولى يكى از خسارتهاى بزرگى كه اسلام از راه تعليمات عرفا و متصوفه ديد، اين بود كه اينها تحت تاثير تعليمات مسيحيت از يك طرف تعليمات بودايى از سوى ديگر و تعليمات مانوى از طرف ديگر، در مساله مبارزه با نفس و به اصطلاح خودشان نفس كشتن و در مساله خود را فراموش كردن حساب از دستشان رد رفت. اگر اندك توجهى به تعليمات اسلام مىكردند مىديدند اسلام طرفدار منهدم كردن نوعى خودى و زنده كردن نوع ديگر از خودى است. اسلام مىگويد خود را فراموش كن و خود را فراموش نكن. خود را سافل حيوانى را توصيه مىكند كه فراموش كنيد ولى يك تولد و ولادت ديگر در روح شما مىخواهيد، مىخواهد، مىخواهد يك خود ديگر، يك منش ديگر در وجود شما زنده شود.

شايد دوازده سال پيش يا بيشتر بود كه من متوجه اين نكته شدم و بعد هم كه اقبالنامه آقاى سيد غلامرضا سعيدى را خواندم، ديدم كه اقبال لاهورى متوجه اين نكته شده مطلبى را تحت عنوان فلسفه خودى بيان كرده و مقصودش اين است كه خودى خودت را بازياب، خودى انسانى خودت را بازياب.

اصلا اسلام يكى از عقوبتهاى الهى را اين مىداند كه خدا انسان را به شكلى در مىآورد كه خودش را فراموش كند: ولا تكونوا كالذين نسوا الله فانسياهم انفسهم از كسانى مباشيد كه خداوند را فراموش مىكنند و در نتيجه فراموش كردن خدا، خدا آنها را معاقب مىكند. عقابش اين است كه خودشان را فراموش مىكنند. مىگويد خود اما آن خودى كه قرآن مىگويد يادت باشد چيست نمى گويد شهوتت يادت باشد، نمى گويد جاه طلبى ات يادت باشد، نمى گويد پول پرستى ات يادت باشد، مىگويد اينها را فراموش كن، خودت يادت باشد. تو اين نيستى، تو برتر از اين هستى، تو يك انسانيتى هستى يك شخصيتى هستى، يك منشى هستى كه وقتى آن منش را در خودت بيابى خودت را يكپارچه شرافت مىبينى، آن را فراموش نكن. والا شما چه كسى را در دنيا پيدا مىكنيد كه بيش از على عليه السلام مردم را دعوت به تقوا كرده باشد؟ (اينها تامل دارد، بايد درباره اينها فكر كرد) چه كسى بيش از على مردم را دعوت به مبارزه با هواى نفس كرده است چه كسى بيش از على مردم را دعوت به ترك دنيا كرده است هيچ كس. ولى همين على در تعليمات خودش انسانها را دعوت به عزت و منش مىكند.

در دنباله همان جمله هايى كه عرض كردم خطاب به امام حسن مىفرمايد، اين جمله را دارد: و لا تكن عبد غيرك و قد جعلك الله حرا پسركم! بنده انسان ديگرى مباش، خدا تو را آزاد آفريده است، خودت را حفظ كن، على كه دعوت به تواضع مىكند، على كه متواضع ترين مردم دنياست، على كه هميشه به مبارزه با هواى نفس توصيه مىكند، چطور دعوت به منيت مىكند؟ نه، اين منيت غير از آن منيت است. اين منيتى است كه بايد محفوظ بماند، اين است كه مىگويد: ولا تكن عبد غيرك هرگز خودت را بنده ديگرى مكن، بنده ديگرى بودن، برده ديگرى بودن، اظهار خاكسارى پيش بنده اى از بندگان خدا كردن، با شرافت خدايى و عزت انسانى تو منافات دارد.

/ 134