شرط اول توبه: بازگرداندن حقوق مردم - آزادی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی معنوی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شرط اول توبه: بازگرداندن حقوق مردم

شرط اول اين است كه حقوق مردم، حق الناس را بايد برگردانى. خدا عادل است، از حقوق بندگانش نمى گذرد. يعنى چه مال مردم را خورده اى بايد يا آن مال را به صاحبش برگردانى يا لااقل او را راضى كنى. از مردم غيبت كرده اى بايد استرضاء كنى، بروى خودت را بشكنى بگويى آقا من از تو غيبت كرده ام، خواهش مىكنم از من راضى باش.

جريانى من خودم دارم كه نمى دانم گفتنش درست است يا نه. طلبه بودم، در ايام طلبگى هم البته كمتر از جاهاى ديگر، ولى اتفاق مىافتد كه انسان در يك مجلسى مىنشيند عده اى از اين آقا و آن آقا غيبت مىكنند. يك وقت هم مىبينى خود انسان گرفتار مىشود خدا رحمت كند مرحوم آيه الله العظمى آقاى حجت (رضوان الله عليه) را. من يك دفعه در شرايطى قرار گرفتم و با اشخاصى محشور بودم كه اين مرد - كه حق استادى به گردن من داشت و من سالها خدمت ايشان درس خوانده بودم و حتى در درس ايشان در يك مسابقه عمومى از ايشان جايزه گرفته بودم - مورد غيبت واقع شد. يك وقت احساس كردم كه اين درست نيست، من چرا در چنين شرايطى قرار گرفتم ايشان در يك تابستانى به حضرت عبدالعظيم تشريف آورده بودند. يك روز بعد از ظهرى بود. رفتم درب خانه ايشان را زدم، گفتم بگوييد فلانى است. ايشان در اندرون بودند. اجازه دادند. يادم هست كه رفتم داخل. كلاهى به سرايشان بود و بر بالشتى تكيه كرده بودند (پيرمرد و مريض بود، دو سه سال قبل از فوت ايشان بود) گفتم: آقا آمده ام مطلبى را به شما عرض كنم. فرمود: چيست گفتم: من از شما غيبت كرده ام ولى البته كم، اما غيبت نسبتا زيادى شنيده ام، و من از اين كار پشيمانم كه چرا در جلسه اى كه از شما غيبت مىكردند حاضر شدم و شنيدم و چرا احيانا به دهان خودم هم غيبت شما آمد، و من چون تصميم دارم كه ديگر هرگز از شما غيبت نكنم و هرگز هم غيبت شما را از كسى استماع نكنم، آمده ام به خود شما عرض كنم كه مرا ببخشيد، از من بگذريد، اين مرد با بزرگوارى اى كه داشت، به من گفت: غيبت كردن از امثال ما دو جور است: يك وقت به شكلى است كه اهانت به اسلام است و يك وقت به شخص ما مربوط مىشود. من مىدانستم مقصود ايشان چيست. (گفتم) نه، من چيزى نگفتم و جسارتى نكردم كه به اسلام توهين بشود، هر چه بوده مربوط به شخص خودتان است. گفت: من گذشتم.

انسان اگر مىخواهد توبه كند بايد حقوق و ديون مردم را بپردازد. آن كسى كه زكات به او تعلق گرفته و نداده، حق الناس به گردنش است و بايد بپردازد. آن كسى كه خمس به او تعلق گرفته و نداده. حق الناس به گردنش است و بايد بپردازد. آن كسى كه رشوه خورده است بايد به صاحبش برگرداند. هر كسى از هر راه حرامى مال به دست آورده بايد برگرداند. اگر جنايتى بر كسى وارد كرده است، بايد او را استرضاء كند. همينطورى كه نمى توان گفت: توبه! على عليه السلام فرمود: شرط توبه اين است كه حقوق مردم را بپردازى. مثلا مال مردم را خورده اى و حالا هيچ چيز ندارى كه بدهى و در يك شرايطى هم هستى كه به او دسترسى ندارى (مثلا او مرده است). در اينجا استغفار كن، برايش طلب مغفرت كن. خدا ان شاء الله او را راضى مىكند.

/ 134