نيت جدى بر هجرت و جهاد - آزادی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی معنوی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نيت جدى بر هجرت و جهاد

اما تكليف افراد در شرايط مختلف چيست چون همه شرايط، شرايط جهاد نيست و همه شرايط، شرايط هجرت نيست. پيغمبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم تكليف اشخاص را معين كرده است. فرموده است تكليف يك نفر مسلمان اين است كه در نيت جدى و قصد واقعى او هميشه چنين چيزى باشد كه اگر وظيفه اى ايجاب كرد هجرت كند، اگر وظيفه اى ايجاب كرد جهاد كند: من لم يغز و لم يحدث نفسه بغزو مات على شعبة من النفاق آن كس كه جنگ نكرده يا فكر جنگ را در مغز خود نپرورانده است، وقتى بميرد در شعبه اى از نفاق مرده است. افرادى كه نيتشان چنين نيتى است كه اگر وظيفه ايجاب كرد هجرت و جهاد كنند، ممكن است به پايه مهاجرين و مجاهدين واقعى برسند، قرآن مىفرمايد: لايستوى القاعدون من المومنين غير اولى الضرر و المجاهدون فى سبيل الله باموالهم و انفسهم فضل الله المجاهدين باموالهم و انفسهم على القاعدين درجة و كلا وعدالله الحسنى و فضل الله المجاهدين على القاعدين اجرا عظيما (131) مسلمانان، آنها كه در راه خدا مجاهدند به مال و جانشان، و خانه نشينانى كه (خانه نشينان متخلف را نمى گويد. آنها اصلا به حساب نمى آيند.) فقط به دليل اينكه من به الكفاية وجود دارد در خانه نشسته اند، هرگز با يكديگر برابر نيستند. قرآن، خانه نشينانى را كه معذورند (كورند و شلند و بيمارند) ولى در نيتشان هست كه اگر اين نقص در آنها نمى بود و اين عذر را نمى داشتند، از ديگران در اين جهاد فى سبيل الله سبقت مىگرفتند، نفى نمى كند كه هم درجه مجاهدين فى سبيل الله باشند. اين مساله در جاى خود درست است.

وقتى اميرالمومنين از صفين مراجعت مىكرد، شخصى خدمت ايشان عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! دوست داشتم برادرم هم همراه ما و در ركاب شما بود و به فيض درك ركاب شما نائل مىشد. حضرت فرمود: بگو نيتش چيست در دلش چيست تصميمش چيست آيا اين برادر تو معذور بود و نتوانست بيايد يا نه، معذور بود و نيامد؟ اگر معذور بود و نيامد، بهتر همان كه نيامد و اگر معذور بود و نيامد ولى دلش با ما بود، ميلش با ما بود و تصميم او اين بود كه با ما باشد، پس با ما بوده، گفت: بله يا اميرالمؤمنين! اين طور بود، فرمود: نه تنها برادر تو با ما بوده، بلكه با ما بوده اند افرادى كه هنوز در رحمهاى مادرانند. بلكه با ما بوده اند افرادى كه هنوز در اصلاب پدرانند، تا دامنه قيامت اگر افرادى پيدا شوند كه واقعا از صميم قلب، نيت و آرزويشان اين باشد كه اى كاش على را درك مىكردم و در ركاب او مىجنگيدم، ما آنها را جزء اصحاب صفين مىشماريم.

انتظار ظهور يعنى چه افضل الاعمال انتظار الفرج (132) يعنى چه بعضى خيال مىكنند اينكه افضل اعمال انتظار فرج است، به اين معناست كه انتظار داشته باشيم امام زمان (عجل الله تعالى فرجه) با عده اى كه خواص اصحابش هستند يعنى سيصد و سيزده نفر و عده اى غير خواص ظهور كنند، بعد دشمنان اسلام را از روى زمين بردارند، امنيت و رفاه و آزادى كامل را برقرار كنند، آن وقت به ما بگويند بفرماييد! ما انتظار چنين فرجى را داريم و مىگوييم افضل اعمال هم انتظار فرج است! (يعنى بگير و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، انتظار فرج داشتن يعنى انتظار در ركاب امام بودن و جنگيدن و احيانا شهيد شدن، يعنى آرزوى واقعى و حقيقى مجاهد بودن در راه حق، نه آرزوى اينكه تو برو كارها را انجام بده، بعد كه همه كارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گيرى شد آن وقت من مىآيم! مانند قوم موسى كه اصحاب پيغمبر گفتند: يا رسول الله! ما مانند قوم موسى نيستيم. وقتى به نزديك فلسطين كه عمالقه در آنجا بود رسيدند و ديدند يك عده مردان جنگى در آنجا هستند، گفتند: موسى! فاذهب انت و ربك فقاتلا انا هيهنا قاعدون (133) ما اينجا نشسته ايم، تو و خدا برويد بجنگيد، آنجا را تصفيه و از دشمن خالى كنيد، خانه را آب و جارو بزنيد؛ وقتى براى ما خبر آورديد كه هيچ خطرى نيست، فقط بايد برويم راحت بنشينيم و از نعمتها استفاده كنيم. ما به آنجا مىآييم! موسى گفت: پس شما چى شما هم وظيفه داريد كه دشمن را كه خانه شما را اشغال كرده است، از خانه تان بيرون كنيد، اصحاب پيغمبر (مانند مقداد)گفتند: يا رسول الله! ما آن حرف را نمى زنيم كه بين اسرائيل گفتند. ما مىگوييم: يا رسول الله! شما اگر فرمان بدهيد كه خودتان را به دريا بريزيد به دريا مىريزيم، به آتش بزنيد به آتش مىزنيم.

انتظار فرج داشتن يعنى واقعا در نيت ما اين باشد كه در ركاب امام زمان و در خدمت ايشان دنيا را اصلاح كنيم. در زيارت اباعبدالله عليه السلام مىگوييم: يا ليتنا كنا معك فنفوز فوزا عظيما (كه براى ما يك ورد شده و به معناى آن هم توجه نمى كنيم) يا اباعبدالله! اى كاش ما با تو بوديم و رستگارى عظيم پيدا مىكرديم. معنايش اين است كه اى كاش ما در خدمت، بوديم و شهيد مىشديم و از راه شهادت، رستگارى عظيم پيدا مىكرديم. آيا اين دعاى ما از روى حقيقت است افرادى هستند كه از روى حقيقت ادعا مىكنند ولى اكثر ما كه در زيارتنامه مىخوانيم. لقلقه زبان است.

/ 134