افراط در توجه به مسائل اجتماعى - آزادی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی معنوی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

افراط در توجه به مسائل اجتماعى

يك عده مىگويند اصلا اين حرف كه الصلواة عمود الدين نماز پايه و عمود خيمه دين است. با تعليمات اسلامى جور نمى آيد؛ اسلام دينى است كه بيش از هر چيزى به مسائل اجتماعى اهميت مىدهد، اسلام دين ان الله يامر بالعدل و الاحسان (87) است، اسلام دين لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط (88) است، اسلام دين امر بمعروف و نهى از منكر است: كنتم خير امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنكر (89) اسلام دين فعاليت و عمل و كار است، اسلام دين بزرگى است؛ دينى كه اينهامه به اين مسائل اهميت مىدهد، چطور مىشود براى عبادات اينهمه اهميت قائل بشود؟ نه، پس اساسا مساله عبادت در دنياى اسلام اهميت زيادى ندارد؛ برود دنبال تعليمات اخلاقى اسلام، برو دنبال تعليمات اجتماعى اسلام؛ مساله عبادت مال بيكارهاست؛ آنهايى كه كار مهمترى ندارند بايد نماز بخوانند و عبادت كنند اما آدمى كه كار مهمترى دارد كه ديگر لزومى ندارد عبادت كند! اين هم فكر غلطى است و بسيار بسيار خطرناك. اسلام را همان طورى كه هست بايد شناخت.

اين را كه من عرض مىكنم به خاطر اين است كه به صورت يك بيمارى در اجتماع خودمان احساس مىكنم. با كمال تاسف الان در اجتماع ما آنهايى كه شور اسلامى دارند، اكثرشان (البته همه را عرض نمى كنم) دو دسته هستند؛ يك دسته ربيع بن خثيمى فكر مىكنند، مثل خواجه ربيع فكر مىكنند. اسلام براى اينها عبارت است از ذكر دعا و نافله خواندن و زيارت رفتن و زيارت عاشورا خواندن. اسلام براى اينها يعنى كتاب مفاتيح و كتاب زاد المعاد. همه اسلام براى اينها در كتاب مفاتيح خلاصه شده است و غير از اين چيزى اساسا وجود ندارد. درست مثل ربيع بن خثيم فكر مىكنند؛ اصلا كارى به اصول و اركان اسلام ندارند، كارى به تربيت اسلام ندارند، به هيچ چيز اساسا كارى ندارند. عكس العمل كند روى اينها اين است كه يك طبقه ديگرى پيدا شده از تندروها كه واقعا به مسائل اجتماعى اسلام اهميت مىدهند و حساسيت هم نشان مىدهند. اين جور اشخاص از اين نظر خيلى هم با ارزش هستند، ولى برخى از همينها را من گاهى ديده ام كه مثلا مستطيع شده است اما به حج نمى رود. اين آدمى كه واقعا مسلمان است، واقعا به اسلام علاقمند است و دلش براى اسلام مىتپد وقتى مستطيع مىشود به مكه نمى رود، اصلا برايش خيلى مهم نيست. به نمازش اهميت نمى دهد. به اينكه در مسائل بايد تقليد كرد اهميت نمى دهد، با اينكه تقليد يك امر معقولى است. معناى تقليد چيست؟ مىگويند آقا تو بايد مسائلى مانند نماز و روزه را مستقيما خودت استنباط كنى، يعنى اينقدر متخصص باشى كه خودت از روى تخصص استنباط بكنى يا عمل به احتياط بكنى كه كارت خيلى دشوار است، و يا يك متخصص عدل عالم جامع الشرايط را در نظر بگير و مثل اينكه به يك طبيب متخصص مراجعه مىكنى، مطابق نظر او رفتار كن. نمى شود كه انسان تقليد نكند، يعنى اگر تقليد نكند، خودش را بيشتر به زحمت انداخته است. يا بعضى به روزه شان اهميت نمى دهند؛ اگر رفتند مسافرت و روزه شان قضا شد، قضايش را انجام نمى دهند.

اينها هم خودشان را مسلمان كامل مىدانند، در صورتى كه نه اينها مسلمان كامل مىدانند، در صورتى كه نه اينها مسلمان كاملند و نه آنها. اسلام دينى است كه نومن ببعض و نكفر ببعض (90) بر نمى دارد. نمى شود انسان عبادت اسلام را بگيرد، و نمى شود انسان امر به معروف و نهى از منكر اسلام را بگيرد و عبادتش را رها كند. قرآن هر جا كه مىگويد اقيموا الصلوة بر نمى دارد. نمى شود انسان عبادت اسلام را بگيرد ولى اخلاق و مسائل اجتماعى اش را نگيرد، اما به معروف و نهى از منكرش را رها كند. قرآن هر جا كه مىگويد اقيموا الصلواة پشت سرش مىگويد اتوا الزكواة. اگر مىگويد اقام الصلواة پشت سرش مىگويد اتى الزكواة اگر مىگويد يقيمون الصلواة پشت سرش مىگويد يوتون الزكواة. يقيمون الصلواة مربوط به رابطه ميان بنده و خداست، يوتون الزكواة مربوط به رابطه ميان بنده و ديگر بندگان خداست. يك نفر مسلمان هم بايد يك رابطه دائم و ثابت ميان او و خداى خودش برقرار باشد و هم يك رابطه ثابت و دائم ميان او و جامعه خودش برقرار باشد. بدون عبادت، بدون ذكر خدا، بدون ياد خدا، بدون مناجات با حق، بدون حضور قلب، بدون نماز، بدون روزه نمى شود يك جامعه اسلامى ساخت و حتى خود انسان سالم نمى ماند. و همچنين بدون يك اجتماع صالح و بدون يك محيط سالم، بدون امر به معروف و نهى از منكر، بدون رسيدگى و تعاطف و تراحم ميان افراد مسلمان نمى شود عابد خوبى بود.

/ 134