دين انسانيت اگوست كنت - آزادی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی معنوی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دين انسانيت اگوست كنت

گفتيم جهان دو مرتبه تا حدود زيادى به سوى مكتب انسانيت بازگشته است؛ يعنى فلسفه هايى به نام فلسفه هاى انسانيت در جهان پيدا شده است، و شايد از همه اينها عجيب تر دين انسانيتى است كه اگوست كنت در اواسط قرن نوزدهم تاسيس و اختراع و ابتكار كرد. اين مرد در يك بن بست عجيبى ميان عقل و فكرش از يك طرف، و دل و وجدانش از طرف ديگر واقع شده بود. روى همين جهت چيزى را اختراع كرد به نام دين انسانيت و گفت: دين براى بشر ضرورت دارد و تمام مفاسدى كه در اجتماع ديده مىشود به اين جهت است كه دين در اجتماع سستى گرفته است. دين گذشته (كه او توجهش هميشه به مذهب كاتوليك بوده است) صلاحيت اين را كه دين بشر امروز باشد ندارد. او دوره هاى سه گانه اى را تشخيص داده بود؛ دوره ربانى و ماوراء الطبيعى، دوره فلسفى و تعقلى، و دوره علمى و تحققى و مثبت (به قول خود او). گفت: مذهب كاتوليك مربوط به طرز تفكر ماوراء الصبيعى بشر بوده است. امروز ديگر عصر، عصر علم است و بشر، ديگر تفكر ماوراءالطبيعى را نمى پذيرد. دين را اختراع كرد منهاى ريشه غيبى (خيلى عجيب است: دين، دين باشد منهاى ريشه غيبى!) ولى تمام آداب و رسوم و مناسك و شعائر و آدابى را كه در دين قبول كرد. حتى براى دين خودش كشيش قائل شده. خودش هم به عنوان يك پيامبر اما پيامبر بى خدا. و حتى گفته اند در آدابش از مذهب كاتوليك اقتباس كرده. در عين همان آداب و مناسك مذهب كاتوليك را در دين انسانيت خودش آورد. بعضى به او اعراض مىكردند، مىگفتند: ما با دينى كه ريشه الهى ندارد كارى نداريم، تو كه مذهب كاتوليك را قبول ندارى، ديگر چرا اين تشريفات را كه حتى ممكن است از نظر يك عالم خرافات جلوه مىكند، مىآورى تو خدا را قبول ندارى، آداب و مناسكش را مىآورى و قبول مىكنى!

ولى از يك جهت حق با او بود؛ بشر نياز به عبادت و پرستش دارد، نياز به انجام يك سلسله آداب و عادات دارد كه آنها را به مفهوم و عنوان ديگر بجا (183) بياورد. اين بود كه او دينى در ميان بشر آورد كه منهاى ريشه غيبى بود ولى به علاوه عبادت، آداب و عادات و مناسك شعائر، و عجيب اين است كه در بعضى كتابها خواندم كه اين مرد اتباع و پيروان زيادى دارد و خانه او براى پيروانش حكم كعبه را پيدا كرده است. به طورى كه در يكى از كتابهاى عربى خواندم، او معشوقه اى داشته است و جريان از اين قرار بوده كه شوهر آن زن به حبس ابد محكوم مىشود و بعد او عاشق آن زن مىشود و قبل از اينكه به وصال او برسد، وى مىميرد و تا آخر عمر هم او را فراموش نمى كند. و مىگويند اساسا از همين جا از دنياى عقل رو آورد به دنياى دل و احساسات، و بعد هم كارش منتهى شد به اينكه دين انسانيت را اختراع كند. در اين كتاب نوشته بود كه اتباع او معشوقه وى را مريم عذراى اين دين مىخوانند؛ يعنى به اندازه اى كه مسيحى ها براى مريم عذرا تقديس و احترام قائل هستند. پيروان مكتب انسانيت اگوست كنت براى معشوقه او تقديس و به اصطلاح قدسيت قائلند. ولى بعدها مساله مكتب انسانيت و به عبارت ديگر اصالت بشر، به شكلهاى ديگر مطرح شده است كه امروز شما خودتان مىبينيد و مىخوانيد و مىشنويد. چون بايد همه مطالب را در يك سخنرانى خلاصه كنم. قسمتهايى را به طور خلاصه و مختصر عرض مىكنم. در باب انسان و اصالت انسان مسائل خيلى زيادى هست. لااقل به صورت سؤال، اينها را عرض مىكنم:

/ 134