اولين درجه ربوبيت: تسلط بر نفس - آزادی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی معنوی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اولين درجه ربوبيت: تسلط بر نفس

اولين درجه ربوبيت و خداوندگارى كه در نتيجه عبوديت پيدا مىشود اين است كه انسان رب و ملك نفس خودش مىشود، تسلط بر نفس خودش پيدا مىكند. يكى از بيچارگيهاى ما كه كاملا احساس مىكنيم اين است: زمام نفس خودمان در اختيار ما نيست اختيار خودمان را نداريم، اختيار زبان خودمان را نداريم، اختيار شهوات خودمان را نداريم، اختيار شكم خودمان را نداريم، اختيار دامن خودمان را نداريم، اختيار چشم خودمان را نداريم، اختيار پاى خودمان را نداريم، و اين نهايت بدبختى است. ما مىرويم در اين خيابانها ولى اين چشم در اختيار ما نيست. ما در اختيار اين چشم هستيم. يعنى اين ما هستيم كه اين چشم دلش مىخواهد چشم چرانى كند، دلش مىخواهد به نواميس مردم نظر شهوت بكند، دل ما هم تابع اين چشم است، گفت:




  • دل برود چشم چو مايل بود
    دست نظر رشته كش دل بود



  • دست نظر رشته كش دل بود
    دست نظر رشته كش دل بود



ما مالك زبان خودمان نيستيم. اختيار زبان خودمان را نداريم وقتى كه گرم مىشويم به حرف زدن، به اصطلاح چانه مان گرم مىشود، نمى فهميم كه چه مىگوييم مجلس گل انداخته، حالا كه مجلس گل انداخته است نه راز خودمان را مىتوانيم نگه داريم نه راز مردم را، نمى توانيم عيب پوش مردم باشيم، نمى توانيم از مردم غيبت نكنيم...(63) اختيار گوش خودمان را نداريم. هرچه كه گوشمان خوشش بيايد، مثلا از غيبت خوشش مىآيد، ما هم تسليم هستيم از لهو و لعب خوشش مىآيد ما هم تسلميش هستيم. اختيار دستمان را نداريم. اختيار پاى خودمان را نداريم. اختيار غضب خودمان را نداريم مىگوييم (خود من يكى از آن اشخاص هستم) آقا ديگر عصبانى شدم، هر چه به دهانم آمد گفتم: عصبانى شدم يعنى چه! عصبانى شدم يعنى من يك آدمى هستم كه مالك نفس خودم نيستم همين قدر كه عصبانى شدم اختيار من ديگر دست اوست، هر چه كه به دهانم مىآيد چون عصبانى هستم مىگويم. آن ديگرى مالك شهوت خودش نيست. آيا نبايد انسان مالك نفس خودش باشد؟ اصلا تا ما مالك نفس خودمان نباشيم مىتوانيم مسلمان باشيم نه مسلمان بايد مالك نفس خودش باشد.

/ 134