عاقبت بخیران عالم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عاقبت بخیران عالم - نسخه متنی

علی محمد عبداللهی ملایری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بياورند و حل مشكل خود را از او بخواهد.

سلطان محمد گفت : بگذاريد بيايد و از نزديك ميزان عقل و ادراك و ارزش ‍ فتواى او را آزمايش كنيم و بعد درباره وى قضاوت نماييم . وقتى علامه وارد پايتخت شد، سلطان محمد علماى چهار مذهب را احضار نمود.

آنها نيز هر كدام در جاى خود نشستند و منتظر ورود علامه حلى پيشواى فقهاى شيعه شدند.

همينكه علامه حلى وارد شد كفش خود را آورد و به دست گرفت و قدم به مجلس سلطان نهاد. سپس سلام كرد و پهلوى سلطان نشست ، علماى چهار مذهب به شاه گفتند! ما نگفتيم شيعيان كم شعور هستند.

سلطان گفت : علت اين كار را خودتان از وى سؤ ال كنيد. چون علامه عرب بود و به عربى سخن مى گفت ، مترجم سخنان او را ترجمه مى كرد.

علماى سنى : اى مرد! چرا رسوم و آداب دربار را رعايت نكردى و براى شاه سجده ننمودى و به خاك نيفتادى ؟ علامه حلى : عجب ! پيامبر خدا سرآمد پادشاهان روى زمين بود، و با اين وصف به وى سلام مى كردند. ما و شما هم به اين اصل معتقديم كه سجده كردن براى غير خدا جايز نيست ، اين چه ايرادى است كه به من مى گيريد؟ علماى سنى : خوب ! اما چرا رفتى پهلوى سلطان نشستى ؟ علامه حلى : در مجلس غير از اينجا، جاى خالى نبود، من هم در جايى نشستم كه خالى و بلامانع باشد.

علماى سنى : چرا كفش خود را به دست گرفته اى ! تصديق مى كنى كه اين كار شايسته آدم عاقل نيست ؟ علامه حلى : علت اين است كه ترسيدم فرقه حنفى كه در مجلس هستند آن را بدزدند، همانطور كه پيشواى آنها *((*ابوحنيفه *))* نعلين پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را دزديد!

علماى حنفى : حاشا و كلا، چه كسى گفته است امام اعظم ابوحنيفه نعلين پيامبر را به سرقت برد؟ اصلا ابوحنيفه در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم وجود خارجى نداشته است ولادت ابوحنيفه صد سال بعد از پيامبر بوده است .

علامه حلى : فراموش كردم ، گويا *((*مالك بن انس *))* پيشواى فرقه مالكى بوده كه نعلين رسول خدا را به سرقت برده است .

علماى مالكى : اين چه حرفى است امام مالك قريب سى سال بعد از ابوحنيفه از دنيا رفته و يكصد و هشتاد سال بعد از رسول الله چشم از جهان فرو بسته است . چطور ممكن است او در زمان پيامبر باشد تا گفته شود نعلين حضرت را دزديده است ؟ علامه حلى : پس شايد *((*محمد بن ادريس شافعى *))* رئيس فرقه شافعى بوده است .

علماى شافعى : عجب موضوعى را اين ملاى رافضى پيش كشيده ، كى شافعى ، در زمان پيامبر بوده است ؟ تولد شافعى در روز وفات ابوحنيفه يعنى سال 150 هجرى اتفاق افتاده ، بنابراين چگونه او مى تواند در زمان پيامبر وجود داشته باشد؟ علامه حلى : گويا *((*احمد حنبل *))* امام حنبليان بوده است ، و من ديگرى را به اشتباه گفته ام !

علماى حنبلى : امام احمد حنبل نزديك دو قرن بعد از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در جهان مى زيسته و بعد از ابوحنيفه و مالك و شافعى آمده است ، او كجا و پيامبر كجا؟ در اين موقع علامه حلى سلطان را مخاطب ساخت و گفت : سلطان شنيديد كه علماى چهار مذهب اهل تسنن ، همگى اعتراف كردند كه رؤ ساى مذاهب آنها، هيچكدام در زمان پيامبر وجود نداشته اند. اين خود يكى از بدعت هاى ايشان است كه از ميان مجتهدين اسلام ، فقط اين چهار نفر را پيشواى خود مى دانند. آن هم سالها بعد از رحلت پيامبر!

اگر در ميان خود اهل تسنن ، كسانى پيدا شوند كه از اين چهار نفر، به مراتب داناتر باشند، جايز نمى دانند برخلاف فتواى آنها عمل شود، هر چند فتواى ديگران مناسب تر و صحيحتر باشد، تا چه رسد به علماى ساير مذاهب اسلام !

سلطان محمد خدابنده رو كرد به طرف علماى چهار مذهب و پرسيد: رؤ ساى مذاهب شما، هيچ كدام در زمان پيامبر و صحابه وجود نداشته اند؟ علماى چهار مذهب گفتند: نه هيچكدام نبوده اند!

علامه حلى گفت : سلطان بايد بداند كه به عكس اينان ، ما طايفه شيعه پيروان حضرت اميرالمؤ منين عليه

/ 166