از هوادارى عثمان تا شهادت در كربلا! - عاقبت بخیران عالم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عاقبت بخیران عالم - نسخه متنی

علی محمد عبداللهی ملایری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و از خود مى راند تا اين كه به حضور على (ع ) رسيدند، حضرت فرمود: اى ثعلبه ! آيا نمى دانستى كه توجهات الهى نسبت به مجاهدين راه حق از هر كس ديگرى بيشتر است ؟ اكنون به پيشگاه رسول اكرم (ص ) برو شايد اين خطاى تو قابل جبران باشد.

ثعلبه با همان وضع آمد و مقابل در خانه پيامبر(ص ) ايستاد و با صداى بلند گفت للّه للّه المذنب ؛ يعنى گناهكار. حضرت اجازه دادند وارد شود و پس از ورود پرسيدند: اى ثعلبه ! اين چه وضعى است ؟ از اينجا خارج شو با خدا راز و نياز كن و طلب آمرزش نما. ثعلبه از خانه پيامبر بيرون آمد و روى به صحرا نهاد. دخترش جلو آمد و گفت : اى پدر! دلم سخت به حالت مى سوزد مى خواهم هر جا مى روى همراهت باشم ولى چه كنم كه پيامبر(ص ) تو را از نزد خود رانده ، من هم مجبورم كه تو را برانم . ثعلبه در بيابانها مى ناليد و روى زمين مى غلطيد و پى در پى مى گفت : خدايا همه كس ، مرا از پيش خود راند و دست نااميدى بر سينه ام زد، اى مونس ‍ بى كسان اگر تو دستم را نگيرى چه كسى دست مرا گيرد؟ اگر تو عذرم را نپذيرى چه كسى بپذيرد؟ چند روزى بدين حال در سوز و گداز به سر برد و شبى چند را به گريه و نياز به پايان آورد، سر انجام هنگام نماز عصر، پيك حق آمد و اين آيه را بر حضرت محمد(ص ) خواند:

و الذين اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من يغفر الذنوب الا الله ولم يصر على ما فعلوا و هم يعلمون .

نيكان كسانى هستند كه هر گاه كار ناشايستى از آنها سر زد خدا را به ياد آرند و از گناه خود به درگاه او توبه كنند، كيست جز خداوند كه گناهان را بيامرزد؟ آنها كسانى هستند كه بر انجام كارهاى زشت اصرار نورزند؛ زيرا به زشتى گناهان آگاهند. ^(183) فرشته وحى ، جبرئيل امين عرض كرد: يا رسول الله ! خداوند مى فرمايد: از ما بخواه ثعلبه را بيامرزم ، پيامبر - ص - حضرت على (ع ) و سلمان را به دنبال ثعلبه فرستادند، در ميان راه شبانى به آنها رسيد. على (ع ) سراغ ثعلبه را از او گرفت ، چوپان گفت : شبها شخصى به اينجا مى آيد و در زير اين درخت مى نالد. حضرت امير(ع ) و سلمان صبر كردند تا شب فرا رسيد، ثعلبه آمد و در زير آن درخت دست نياز به سوى خالق بى نياز دراز كرد و عرض كرد: خداوندا! از همه جا محرومم ، اگر تو نيز مرا برانى به كه رو آورم و چاره كار از كجا بخواهم .

در اين هنگام على (ع ) گريست ، آنگاه نزديك آمد و گفت : اى ثعلبه ! مژده باد تو را كه خدا تو را آمرزيده و اكنون پيامبر(ص ) تو را مى خواند، آنگاه آيه شريفه كه در مورد قبول توبه او نازل شده بود، قرائت فرمودند. ثعلبه بر خواست و همراه حضرت به مدينه آمده و مستقيما وارد مسجد پيامبر شدند، حضرت مشغول نماز عشا بودند. حضرت امير(ع ) و سلمان و ثعلبه نيز اقتدا كردند و بعد از خواندن سوره حمد، پيامبر(ص ) شروع به خواندن سوره تكاثر نمودند، همين كه آيه اول را تلاوت فرمود:

الهكم التكاثر شما مردم را بسيارى مال و فرزندان سخت (از ياد خدا و مرگ ) غافل داشته است .

ثعلبه نعره اى زد و چون آيه دوم را قرائت فرمود:

حتى زرتم المقابر تا آنجا كه به گور و ملاقات اهل قبور رفتيد، مجددا فرياد بلندى بر آورد و چون آيه سوم را شنيد:

كلا سوف تعلمون به زودى خواهيد دانست كه پس از مرگ در برزخ چه سختيها در پيش داريد.

ناگهان ثعلبه ناله اى دردناك بر آورد و نقش بر زمين شد. بعد از نماز پيامبر(ص ) دستور دادند: آب آوردند و به صورتش پاشيدند ولى او به هوش نيامد و مانند چوب خشك روى زمين افتاده بود چون درست ملاحظه كردند، ديدند ثعلبه جان به جان آفرين تسليم كرده است . ^(184)

از هوادارى عثمان تا شهادت در كربلا!

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

در بين اصحاب امام حسين (ع ) مردى است به نام زهير بن القين . او اول از پيروان و هواداران عثمان بود؛

/ 166