بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْتبليغات وارونه و گسترده دستگاه اموى چنان گروهى را بى خبر و گمراه كرده بود كه بعد از جريان كربلا وقتى امام سجاد و ديگر بازماندگان كربلا را به صورت اسير در شام مى بردند، پيرمردى نزديك امام سجاد(ع ) آمد و گستاخانه گفت : سپاس و حمد خداوندى را كه شما را هلاك كرد و شهرها را از مردان شما راحت نمود و اميرمؤمنان يزيد را بر شما چيره ساخت .امام سجاد(ع ) به او فرمود: اى پيرمرد آيا قرآن خوانده اى ؟ گفت : آرى . فرمود: آيا اين آيه را بلدى ؟ قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القرابى بگو اى پيامبر من براى رسالت خود پاداشى نمى خواهم جز مودت و دوستى با نزديكانم .^(176) پيرمرد گفت : آرى ، اين آيه را به ياد دارم .امام فرمود: نزديكان پيامبر ما هستيم .سپس فرمود: آيا اين آيه را به خاطر دارى ؟ وآت ذالقربى حقه حق خويشان را ادا كن . ^(177) پيرمرد گفت : آرى به خاطر دارم . فرمود: خويشان پيامبر ما هستيم . امام ادامه دادند:اى پيرمرد! آيا اين آيه را به ياد دارى ؟ واعملوا انما غنمتم من شى ء فان لله خمسه و للرسول ولذى القربى و بدانيد كه آنچه را (در كسب و كار) سود ببريد، خمس آن براى خدا و رسول و خويشان اوست . ^(178) پيرمرد عرض كرد: آرى اين آيه را نيز مى دانم .امام فرمود: خويشان پيامبر در اين آيه ما هستيم .سپس فرمود: اى پيرمرد آيا اين آيه را خوانده اى كه : انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا خداوند اراده كرده كه ناپاكى را از شما اهل بيت ببرد و پاكتان گرداند. ^(179)