سلام عليكم بهترين تحيت - عاقبت بخیران عالم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عاقبت بخیران عالم - نسخه متنی

علی محمد عبداللهی ملایری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غلام در پاسخ آنها گفت : اين شخصيت ، كه اكنون به باغ شما پناهنده شده ، سرور مردم روى زمين است . او مطالبى به من گفت كه فقط پيامبران با آن آشنايى دارند و اين شخص همان پيامبر موعود است .

سخنان غلام براى پسران ربيعه سخت ناگوار آمد، با قيافه خير خواهى گفتند:

اين مرد تو را از آيين ديرينه ات باز ندارد. آيين مسيح كه اكنون پيرو آن هستى ، بهتر از كيش اوست . (ولى عداس بى توجه به حرفهاى آنها خوشحال بود از آن كه گمشده خود را پيدا كرده است ). ^(73)

سلام عليكم بهترين تحيت

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

ساليان درازى آتش جنگ خانمان برانداز ميان دو قبيله اوس و خزرج كه در مدينه سكنى داشتند، شعله ور بود. روزى يكى از سران خزرج به نام اسعدبن زراره براى تقويت قبيله خود، سفرى به مكه نمود، تا به وسيله كمكهاى نظامى و مالى قريش ، دشمن صد ساله خود اوس ‍ را سركوب سازد. وى بخاطر روابط ديرينه اى كه با عتبة بن ربيعه داشت ، به خانه وى وارد شد و هدف خود را با وى در ميان گذارد و تقاضاى كمك كرد.

عتبه به او گفت : ما نمى توانيم به شما كمك كنيم ؛ زيرا امروز گرفتارى عجيبى پيدا كرده ايم ، مردى از ميان ما برخاسته ، به خدايان ما بد مى گويد، نياكان ما را ابله و سبك عقل مى شمرد و با بيان شيرين خود گروهى از جوانان ما را به سوى خود جذب كرده است ، و از اين راه شكاف عميقى ميان ما پديد آورده است . اين مرد در غير موسم حج در للّه للّه شعب ابوطالب به سر مى برد و در موسم حج از شعب بيرون مى آيد و در حجر اسماعيل مى نشيند و مردم را به آيين خود دعوت مى كند.

اسعد پيش از آنكه با مردان ديگر قريش تماس بگيرد، تصميم به بازگشت به مدينه گرفت . ولى او به رسم ديرينه عرب ، علاقمند شد كه خانه خدا را زيارت كند. اما عتبه از اين كار، او را بيم داد، كه مبادا هنگام طواف ، سخن اين مرد را بشنود و سخن او در وى اثر بگذارد. از طرف ديگر هم ترك مكه بدون زيارت خانه خدا، زشت و زننده بود. عتبه سرانجام براى حل مشكل ، پيشنهاد كرد كه اسعد پنبه اى در گوش خود فرو برد تا سخن او را نشنود. اسعد آهسته وارد مسجد الحرام شد و آغاز به طواف كرد. در نخستين دور طواف ، چشم او به پيامبر اسلام افتاد، ديد مردى در حجر اسماعيل نشسته و عده اى از بنى هاشم دور او را گرفته و از وى محافظت مى نمايند، ولى از ترس تاءثير سخن او جلو نيامد، سرانجام در اثناى طواف با خود انديشيد، كه اين چه كار احمقانه و نابخردانه اى است كه من انجام مى دهم ، ممكن است فردا در مدينه از من پيرامون اين حادثه سؤ الاتى بنمايند، من در پاسخ آنان چه بگويم ؟ از اين جهت لازم ديد كه درباه اين حادثه اطلاعاتى بدست آورد.

او قدرى پيش آمد، و به رسم عرب جاهلى سلام كرد و گفت :

انعم صباحا حضرت در جواب وى فرمود: خداى من تحيتى بهتر از اين فرو فرستاده است و آن اين است كه بگوييم :

سلام عليكم آنگاه اسعد از اهداف بعثت پيامبر - ص - پرسيد، رسول خدا در جواب او با خواندن آياتى از قرآن برنامه خود را براى او تشريع كرد و فرمود:

قل تعالوا اتل ما حرم ربكم عليكم الا تشركوا به شيئا و بالوالدين احسانا و لا تقتلوا اولادكم من املاق نحن نرزقكم و اياهم و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و لا تقتلوا النفس التى حرم الله الا بالحق ذلكم وصاكم به لعلكم تعقلون . و لا تقربوا مال اليتيم الا بالتى هى احسن حتى يبلغ اشده و اوفوا الكيل و الميزان بالقسط لا نكلف نفسا الا وسعها و اذا قلتم فاعدلوا و لو كان ذاقربى و بعهدالله او فوا ذلكم وصاكم به لعلكم تذكرون بگو اى پيامبر بياييد تا آنچه خدا بر شما حرام كرده همه را براستى بيان كنم ؛ در مرتبه اول اين كه شرك به خدا به هيچ وجه نياوريد. و به پدر و مادر احسان كنيد. اولاد خود را از بيم فقر نكشيد ما شما و آنها را روزى مى دهيم . به كارهاى زشت آشكار و نهان نزديك نشويد و نفسى را كه خدا حرام كرده جز به حق به قتل نرسانيد. شما را خدا بدان سفارش كرده است كه تعقل كنيد و هرگز به مال يتيم نزديك نشويد تا آنكه به حد رشد و كمال رسيد و به راستى كيل و وزن را تمام بدهيد و بدانيد كه ما هيچ كس را جز به قدر توانايى تكليف

/ 166