عرفان اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 5

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس بدان كه خاطرى كه از قبل خداى تعالى ابتدا باشد ، شايد كه به خير باشد ، اكرام را و الزام حجت را و باشد كه به صدمه و رنج باشد امتحان را و تغليظ محنت و آزمايش را .

و خاطرى كه از قبل ملهم باشد نباشد الا به خير كه او ناصح و مرشد است و نيست الا براى اين كار و خاطرى كه از قبل شيطان باشد الا به شر نباشد تا اغوا و استزلال كند .

و وقت باشد كه به خير خواند ، مكر و استدراج را و خاطرى كه از قبل هواى نفس باشد شر را باشد و تمتع را و بعض سلف گفته‏اند : كه هواى نفس هم چنين به خير خواند و مقصود از آن شر باشد ، چنانكه شيطان ، اين است انواع خاطرها .

پس تو محتاجى كه بعد از اين معرفت سه فصل حاصل كنى كه لابد است از آن و مقصود در ضمن آن است .

يكى فرق ميان خاطر خير و شر على الجمله ، دوم فرق ميان خاطر شر ابتدايى يا شيطانى يا هوايى كه هر يكى را دفعى است از نوعى ديگر ، سوم فرق ميان خاطر خير ابتدايى يا الهامى يا شيطانى يا هوايى تا پيروى آن كنى كه از خداى است يا از ملهم و حذر كنى از آنچه از شيطان است .

اما فصل اول

علماى ما رحمهم‏الله گفته‏اند كه چون خواهى كه خاطر خير از خاطر شر بدانى و فرق كنى آن را ، به چهار گونه ميزان بركش :

اول آن كار را بر ميزان شرع عرض كن ، اگر موافق جنس آن باشد خير باشد و اگر بر ضد آن باشد يا رخصه باشد يا شبهه شر باشد .

و اگر بدين ميزان معلوم نشود عرض كن بر اقتدا ، اگر موافق اعمال سلف باشد ، در كردن آن اقتدا به صالحان بود . پس خير باشد و اگر به ضد آن باشد ، شر باشد و اگر بدين ميزان نيز معلوم نشود بر نفس و هوا عرض كن ، اگر نفس از آن نفرت گيرد ، نفرت طبع نه نفرت خوف بدان كه خاطر خير است و اگر نفس بدان مايل باشد ميل طبيعى و جبلى نه ميلى كه از تقرب به خدا و ترغيب به ثواب باشد ؛ بدان كه خاطر شر است كه نفس اماره به سوء است ، به اصل طبع خود به خير ميل نكند ، چون به يكى از اين موازين بركشيدى ، خاطر خير از خاطر شر بدانستى واللّه ولى الهداية .

اما فصل دوم

چون خواهى كه فرق كنى ميان خاطر شرى كه از قبل شيطان باشد و خاطر شرى كه از هواى نفس باشد ، يا از خدا باشد ابتدا از سه وجه در او نظر كن :

اگر مصمم يابى بر يك حال ايستاده ، بدان كه از خداى‏تعالى است ، يا از هواى نفس و اگر متردد يابى و مضطرب بدان كه از شيطان است و بعضى از عارفان گفته‏اند :

مَثَل هواى نفس مثل پلنگ است الا به قمع و قهر بالغ باز نگردد ، يا مثل خارجى كه جنگ براى تدين كند ، هرگز باز نگردد تا كشته شود و مثل شيطان مثل گرگ است ، اگر از يك جانب برانى از ديگر جانب درآيد .

دوم آن‏كه اين خاطر اگر در عقب گناهى باشد كه كرده باشى ، بدان كه از حق‏تعالى عقوبتى است و اهانتى و خواريى كه از شومى آن گناه بوده باشد ، در قرآن مجيد چنين مى‏فرمايد كه :

كَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ [402] .

اين چنين نيست كه مى‏گويند ، بلكه گناهانى كه همواره مرتكب شده‏اند بر دل‏هايشان چرك و زنگار بسته است [ كه حقايق را افسانه مى‏پندارند . ]

/ 239