عرفان اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 5

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نمازگزاران واقعى عارف معارف الهى مرحوم ملكى تبريزى در كتابش به چند روايت كه نمايان‏گر حال نمازگزاران واقعى است به اين مضمون اشاره فرموده :

ابراهيم عليه‏السلام به وقت نماز ، سينه‏اش هم‏چون ديگ جوشان در اضطراب بود .

پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به وقت نماز حال عجيبى داشت كه كسى را به‏آن حال نديده بودند.

يكى از همسران حضرت مى‏گويد :

پيامبر با ما سخن مى‏گفت و ما با آن جناب حرف مى‏زديم ، ولى به محض رسيدن وقت نماز ، گويى اصلاً ما را نمى‏شناسد و ما هم او را نمى‏شناسيم .

اميرالمؤمنين عليه‏السلام وقتى وضو مى‏گرفت ، رنگ چهره‏اش از خوف خدا تغيير مى‏كرد و به وقت نماز بدنش مى‏لرزيد و رنگ مى‏باخت .

به او مى‏گفتند : شما را چه مى‏شود ؟

مى‏فرمود :
وقت اداى امانتى رسيده كه خداوند آن را بر آسمان‏ها و زمين و جبال ارائه كرد و آن‏ها از قبول آن امتناع كردند ! !

حضرت زهرا عليهاالسلام به وقت نماز ، از هيبت و عظمت حضرت ذوالجلال ، نفس نفس مى‏زد .

امام مجتبى عليه‏السلام هرگاه از وضو فارغ مى‏شد ، رنگ به صورتش نبود .

مى‏پرسيدند :

اين چه حال است ؟ مى‏فرمود :

هر كس بر صاحب عرش وارد شود و به خدمت او رسد ، سزاوار است اين چنين شود .

درباره حضرت سجاد عليه‏السلام آمده :

هرگاه وضو مى‏گرفت ، رنگ از چهره مباركش مى‏پريد .

به آن جناب مى‏گفتند :
چرا در وقت وضو اين چنين مى‏شوى ؟

مى‏فرمود : مى‏دانيد در مقابل چه كسى مى‏خواهم قرار بگيرم ؟

روزى در حال نماز ردا از دوش مباركش افتاد و آن جناب اعتنا نكرده تا از نماز بيرون شد .

عرضه داشتند : چرا جلوى افتادن ردا را نگرفتى ؟

فرمود : مى‏دانيد در مقابل چه كسى ايستاده بودم ؟ !

بدان كه نماز عبد جز به همان مقدار كه داراى توجه بوده قابل قبول نيست .

راوى مى‏گويد : به حضرت عرض كردم : فدايت شوم پس همه ما در هلاكت هستيم ؟

فرمود : نه ، خداوند از باب رحمت و لطفش اين نمازهاى ناقص را با نوافل و نمازهاى مستحبى كامل مى‏سازد .

از حضرت صادق عليه‏السلام نقل شده :

هرگاه على بن الحسين عليه‏السلام به نماز مى‏ايستاد ، رنگ از چهره‏اش مى‏رفت و هرگاه سر به سجده مى‏گذاشت تا عرق از سر و رويش جارى نمى‏شد ، سر از سجده برنمى‏داشت .

و نيز در روايت آمده كه امام فرمود :

پدرم على بن الحسين عليهماالسلام هرگاه براى نماز برمى‏خاست ، چنان بود كه گويا شاخه درختى است كه جز آنچه كه باد حركت مى‏دهد ، حركتى از خود ندارد .

از ما دعوت نمى‏كنند كه وضو و نماز ما به تمام معنى مانند نماز آن بزرگواران باشد ، بلكه از ما مى‏خواهند كه در وسع خود پس از ايمان و تقوا ، حداقل به شرايط صحت نماز و مقدمات و مقارنات آن پاى‏بند بوده و نمازى در خور لياقت مولاى خود به جاى آريم ، تا پس از اتمام آن به مهر قبولى آن جناب برسد .

/ 239