عرفان اسلامی جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
آن گاه آماده نماز شد ، من هم برخاستم و به نزديك او رفتم ، ديدم چشمه آبى مىجوشد به سرعت آماده طهارت و نماز شدم ، چون پشت سرش ايستادم گويا محرابى براى من ممثل شد و مىديدم هرگاه به آيهاى مىگذشت كه در آن وعد يا وعيد بود ، با ناله و آه آن را تكرار مىكرد ؛ چون تاريكى شب به نهايت رسيد ، از جاى برخاست و گفت : يا مَنْ قَصَدَهُ الضّالُّونَ فَاَصابُوهُ مُرْشِداً وَاَمَّهُ الْخائِفُونَ فَوَجَدُوهُ مَعْقِلاً وَلَجَاَ اِلَيْهِ الْعابِدُونَ فَوَجَدُوهُ مَوْئِلاً مَتى راحَةُ مَنْ نَصَبَ لِغَيْرِكَ بَدَنُهُ وَمَتى فَرَحَ مَنْ قَصَدَ سِواكَ بِهِمَّتِهِ اِلهى قَدْ تَقَشَّعَ الظُّلامُ وَلَمْ اَقْضِ مِنْ خِدْمَتِكَ وَطَراً وَلا مِنْ حِياضِ مُناجاتِكَ صَدَراً صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى اَوْلَى الاَْمْرَيْنِ بِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .اى كسى كه گمراهان او را براى هدايت قصد مىكنند و ترسوهابه او اقتدا كرده و او را پناهگاه مىيابند و عابدان به او پناه برده و او را ملجأانتخاب مىكنند. كجا راحتى دارد كسى كه خود را براى ديگرى صرف كند و كجا خوشى دارد كسى كه غير تو را نيت كند. خداوندا! تاريكى همه جا را فرا گرفته و من نه در قبال تو خدمتى كردم و نه از چشمه مناجات تو بهرهاى بردم، درود بفرست بر محمد و آل محمد و انجام بده براى من سزاوارترين اين دو امر را، قسم به تو اى مهربانترين مهربانان. حماد بن حبيب مىگويد : اين وقت ترسيدم كه مبادا شخص او از من ناپديد شود و اثر امرش بر من پوشيده ماند ، پس دامنش را گرفتم و عرضه داشتم تو را به آن كسى كه در عبادت رنج و تعب و ملال و خستگى را از تو گرفته و لذت رهبت را در كامت نهاده بر من رحمت آر و مرا در گلستان مرحمت و عنايتت جاى ده كه من مردى ضال و گم گشتهام و آرزو دارم كه هماهنگ تو شوم و گفتار تو را پيروى كنم ، فرمود : اگر تكيهات بر خدا از روى صدق و راستى باشد گم نخواهى شد ، در هر صورت بر اثر من باش ، پس به كنار آن درخت شد و دست مرا گرفت ، چنين به نظرم آمد كه زمين زير قدمم در حركت است ؛ همين كه صبح طلوع كرد به من فرمود :بشارت باد بر تو كه اين مكان مكه معظمه است . پس من صداى ضجه و ناله حجاج را شنيدم ، عرض كردم : تو را سوگند مىدهم به آن كه نسبت به او اميدوارى و در قيامت به حضرت او چشم دارى كيستى ؟ فرمود : اكنون كه مرا قسم دادى من على بن الحسين بن على بن ابيطالب هستم ![180] !تصور شما اين نباشد كه عشق به نماز و مناجات و اين حركت الهى و عارفانه مخصوص به انبيا و ائمه طاهرين عليهمالسلام بوده ، بلكه شاگردان اين مكتب از عاشقان اين راه و تربيت شدگان اين بزم ، نيز در حد قدرت و وسع و توان فكرى و روحى خود سالك اين مسلك بوده و راه رو اين طريق و دلباخته اين وضعيت و سرباخته اين حالت گرديدند .