عرفان اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 5

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن گاه آماده نماز شد ، من هم برخاستم و به نزديك او رفتم ، ديدم چشمه آبى مى‏جوشد به سرعت آماده طهارت و نماز شدم ، چون پشت سرش ايستادم گويا محرابى براى من ممثل شد و مى‏ديدم هرگاه به آيه‏اى مى‏گذشت كه در آن وعد يا وعيد بود ، با ناله و آه آن را تكرار مى‏كرد ؛ چون تاريكى شب به نهايت رسيد ، از جاى برخاست و گفت :

يا مَنْ قَصَدَهُ الضّالُّونَ فَاَصابُوهُ مُرْشِداً وَاَمَّهُ الْخائِفُونَ فَوَجَدُوهُ مَعْقِلاً وَلَجَاَ اِلَيْهِ الْعابِدُونَ فَوَجَدُوهُ مَوْئِلاً مَتى راحَةُ مَنْ نَصَبَ لِغَيْرِكَ بَدَنُهُ وَمَتى فَرَحَ مَنْ قَصَدَ سِواكَ بِهِمَّتِهِ اِلهى قَدْ تَقَشَّعَ الظُّلامُ وَلَمْ اَقْضِ مِنْ خِدْمَتِكَ وَطَراً وَلا مِنْ حِياضِ مُناجاتِكَ صَدَراً صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى اَوْلَى الاَْمْرَيْنِ بِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .

اى كسى كه گمراهان او را براى هدايت قصد مى‏كنند و ترسوهابه او اقتدا كرده و او را پناهگاه مى‏يابند و عابدان به او پناه برده و او را ملجأانتخاب مى‏كنند. كجا راحتى دارد كسى كه خود را براى ديگرى صرف كند و كجا خوشى دارد كسى كه غير تو را نيت كند. خداوندا! تاريكى همه جا را فرا گرفته و من نه در قبال تو خدمتى كردم و نه از چشمه مناجات تو بهره‏اى بردم، درود بفرست بر محمد و آل محمد و انجام بده براى من سزاوارترين اين دو امر را، قسم به تو اى مهربان‏ترين مهربانان.

حماد بن حبيب مى‏گويد : اين وقت ترسيدم كه مبادا شخص او از من ناپديد شود و اثر امرش بر من پوشيده ماند ، پس دامنش را گرفتم و عرضه داشتم تو را به آن كسى كه در عبادت رنج و تعب و ملال و خستگى را از تو گرفته و لذت رهبت را در كامت نهاده بر من رحمت آر و مرا در گلستان مرحمت و عنايتت جاى ده كه من مردى ضال و گم گشته‏ام و آرزو دارم كه هماهنگ تو شوم و گفتار تو را پيروى كنم ، فرمود : اگر تكيه‏ات بر خدا از روى صدق و راستى باشد گم نخواهى شد ، در هر صورت بر اثر من باش ، پس به كنار آن درخت شد و دست مرا گرفت ، چنين به نظرم آمد كه زمين زير قدمم در حركت است ؛ همين كه صبح طلوع كرد به من فرمود :

بشارت باد بر تو كه اين مكان مكه معظمه است . پس من صداى ضجه و ناله حجاج را شنيدم ، عرض كردم : تو را سوگند مى‏دهم به آن كه نسبت به او اميدوارى و در قيامت به حضرت او چشم دارى كيستى ؟ فرمود : اكنون كه مرا قسم دادى من على بن الحسين بن على بن ابيطالب هستم ![180] !

تصور شما اين نباشد كه عشق به نماز و مناجات و اين حركت الهى و عارفانه مخصوص به انبيا و ائمه طاهرين عليهم‏السلام بوده ، بلكه شاگردان اين مكتب از عاشقان اين راه و تربيت شدگان اين بزم ، نيز در حد قدرت و وسع و توان فكرى و روحى خود سالك اين مسلك بوده و راه رو اين طريق و دلباخته اين وضعيت و سرباخته اين حالت گرديدند .

/ 239