تفسیر هدایت جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر هدایت - جلد 1

سیدمحمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه ى 126

و نقيض آن قحة (وقاحت) است.

[يضرب ]: ضرب، يعنى زدن بر همه كارها جز اندكى اطلاق مى شود، همچون ضرب فى الارض و ضرب فى سبيل اللَّه، و ضرب فلان على يد فلان وقتى گفته مى شود كه كار او را خراب كند، و ضرب الامثال يعنى مثل زدن براى روان كردن آن در سرزمينها.

[البعوض ]: پشه هاى خرد است و واحد آن بعوضة است.

[الفاسقين ]: فسق و فسوق به معنى ترك كردن فرمان خدا و به گفته اى بيرون رفتن از طاعت است، و عرب مى گويد «فسقت الرطبة» يعنى خرما از پوست آن بيرون آمد.

[ينقضون ]: نقض به معنى شكستن و عكس آن ابرام است.

[عهد]: عهد به معنى پيمان و پيمان بستن است.

[ميثاقه ]: ميثاق، چيزى است كه اعتماد كردن به وسيله آن فراهم مى آيد.

[يقطعون ]: قطع به معنى بريدن پيوند ميان دو چيز است، و اصل آن براى اجسام است، و در هدفها و اغراض نيز گفته مى شود و چنان كه مى گويند «قطع الحبل» يعنى بريدن ريسمان، بريدن سخن را با «قطع الكلام» بيان مى كنند.

[يوصل ]: وصل و پيوستن نقيض فصل يعنى جدا كردن است، و آن عبارت است از جمع كردن ميان دو چيز بى آنكه حاجزى ميان آنها باشد.

[الخاسرون ]: خسران به معنى نقصان است، و خسار به

/ 650