[26] خطرناكترين چيزى كه توانايى آدمى را براى انديشيدن صحيح تهديد مى كند، استياء و اندوهگينى است كه حالتى روانى است. عقل را در زندان ذات و وجود زندانى كن، و بر آن اين انديشه را تحميل كن كه فكر صحيح و رأى سالم چيزى است كه نفس انسان مى سازد، و از زندگى نه عبرتى گرفته مى شود و نه علم و معرفتى به دست مى آيد، و چون چنين شود انسان از آموختن تجربه هاى تازه و بهره مند شدن از تجارب ديگران و بازگذاشتن ذات خويش در برابر دانشها و شناختهاى ايشان خوددارى و گردنكشى مى كند. و براى آنكه قرآن اين حالت و اثر منفى آن را در توانايى آدمى بر تفكر درست آشكار سازد، از داستان پشه براى ما سخن مى گويد كه با وجود خردى و ناچيزى به ما حقايق فراوانى مى آموزد.پس چون استكبار ورزيم و بگوييم پشه چه ارزشى دارد تا به ما چيز بياموزد، تا ابد چيزى نخواهيم فهميد، و چون مسئله را به شكلى ديگر طرح كنيم، بايد بگوييم كه ما نادانيم و علم به ما سود مى رساند، و بنا بر اين اگر دانش را از اين پشه هم بگيريم هيچ زيانى به ما نخواهد رسانيد.ولى چگونه و چرا بعضى از مردم گردنكشى مى كنند و گمراه و منحرف مى شوند؟