[40] بنا بر اين ناگه مى بايستى، پيش از هدايت كردن قوا و نيروهاى آدمى به طرف زيستن و زندگى، از گمراهى رهايى يافته باشد، و اين رهايى بزرگترين نعمتى است كه خداوند متعال به آدمى ارزانى داشته است. به همين جهت است كه خدا به فرزندان اسراييل گفت:«يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ- اى پسران اسراييل، به ياد آريد نعمتى را كه بر شما ارزانى داشتم.»و آن نعمت راهيابى و هدايتى است كه طبعا ما را به ساير نعمتهاى زندگى مى رساند، ولى نعمت هدايت و بنا بر اين ديگر نعمتها جز با تمسّك به هدايت و نسبت به آن وفادار ماندن باقى نمى ماند، از همين رو پروردگار ما به بنى اسراييل گفت:«وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ- به پيمان من وفادار بمانيد تا به پيمان شما وفادار بمانم.»يعنى به هدايت و راهيابى چنگ بزنيد تا ديگر نعمتهاى خود را بر شما ارزانى دارم.ولى آدمى گاه از نعمت هدى بر اثر ترس از طبيعت و از طاغوتها و نيز بيم دست نيافتن به شهوتها و نظاير اينها چشم مى پوشد و منصرف مى شود.