تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 174و چون چنين نشد:«قالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ما كادُوا يَفْعَلُونَ- اكنون حق را بيان كردى، پس آن گاو را ذبح كردند و نزديك بود كه چنين نكنند.»و سبب اين همه آن بود كه ايشان از مجتمع ايمانى كه برخاسته از اعتماد واقعى به فرماندهى و اجرا كردن دستورهاى او بود، به مجتمع جدل و تلاش براى فهم علل و اسباب احكام و روش اجرا كردن آنها خود را منتقل كرده بودند.[72] و پس از اين كه گاو را ذبح كردند، خدا راز مسئله را براى ايشان آشكار كرد، و معلوم شد كه پرسشهاى همه بيجا بوده و اين كه قضيه به كشته اى ارتباط داشته كه قاتل آن ناشناس مانده بود و پروردگار ما درباره آن چنين گفته است:«وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ- و در آن هنگام كه كسى را كشتيد و در آن ميان شما اختلاف افتاد، و خداوند مى خواست آنچه را كه شما پنهان كرديد آشكار سازد.»اجتماع ايشان به فساد گراييده بود، و چنان در اجراى جرمها مهارت پيدا كرده بودند كه هيچ اثرى از آن باقى نمى گذاشتند كه از روى آن معلوم شود فاعل جنايت چه كس بوده است. و چنان از مسئوليت عمومى حفظ امنيّت دور شده بودند كه خبرهاى شهر را از مقامات مسئول پنهان نگاه مى داشتند، ولى خدا آشكارا به ايشان مى گويد:«وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ» [73] «فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتى وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ - پس گفتيم: پاره اى از آن (قربانى) را به او (كشته) بزنيد.خداوند مردگان را چنين زنده مى كند و آيات خود را به شما مى نمايد، باشد كه بينديشيد و دريابيد.»پس چون يكى از اندامهاى شخص كشته شده را به پاره اى از گوشت گاو زدند، خدا آن كشته را زنده كرد و او گفت كه چه كسى او را كشته بود و مسئله