تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 180بياورند و حال آنكه گروهى از ايشان كلام خدا را مى شنيدند و با آنكه حقيقت آن را درمى يافتند تحريفش مى كردند و از كار خويش آگاه بودند.»همه شرايط آگاهى در ايشان فراهم بود. گوش فرا دادن به علمى كه در وحى جلوه گر بود و قدرت تعقّل و سپس علم و آگاهى، ولى با اين حال سخن خدا را تحريف مى كردند تا مگر به مشتى ره آوردهاى مادّى دست يابند.[76] خطرناكتر از اين نفاق آنها بود كه در عملكردشان نسبت به مؤمنان صادق رخ مى نمود، چه، آنها ايمان را در واقعيت ردّ مى كردند ولى ظاهرا ادّعاى ايمان داشتند.«وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا- و هر گاه مؤمنان را ملاقات مى كردند مى گفتند كه ايمان آورده ايم،» و دليل آن هم به دست آوردن غنايم از پيروان مؤمن موسى (ع) بود كه بيشتر اوقات انسانهايى ساده لوح بودند، كسانى كه احبار و رهبان به نام دين مالياتهاى فراوانى را به آنها تحميل مى كردند.شگفت اين كه اين جماعت هنگامى كه با يكديگر خلوت مى كردند مهر از زبان مى گشودند و اعتراف مى كردند كه كلام خدا را با علم به اين كه كلام خداست تحريف مى كنند، ولى مى كوشيدند اين حقيقت به مردم نرسد تا موجب اعتراض آنها گردد و رسوايى آنها را موجب گردد ولى قرآن آنها را رسوا مى كند، و مى فرمايد:«وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ- و چون با يكديگر خلوت كنند گويند: آيا با آنان از دانشى كه خدا به شما ارزانى داشته سخن مى گوييد.»و سپس مى فرمايد:«لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ- تا به يارى آن نزد پروردگارتان بر شما حجّت آرند؟ آيا به عقل درنمى يابيد؟» [77] «أَ وَ لا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ- آيا نمى دانند كه هر چه را كه پنهان مى دارند و هر چه را كه آشكار مى سازند خدا مى داند؟»