تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 231شايسته است آن را بخواند، و كسانى كه كتابهاى خود را براى تحريف كردن آنها مى خوانند زيانكارند.در پايان درس قرآن دو آيه اى كه سخن از بنى اسراييل با آنها آغاز شده بود تكرار مى كند كه مشتمل بر تشويق و تهديد است و خلاصه اى از برتر شمردن بنى اسراييل بر جهانيان در زمانهاى گذشته آمده است.شرح آيات:[111] آيا پروردگار ما با الفاظ فريب مى خورد؟ و آيا هر كس گفت كه من مسلمان يا يهودى يا نصرانيم، خدا بر فور مى پذيرد و او را به بهشت مى برد؟هرگز! او خواستار عمل صالح است.پس چرا بعضى از مردم چنان تصور مى كنند كه اسلام آوردن به تنهايى براى ارتباط دادن يكى از مردم به خدا بسنده است؟پاسخ: بدان سبب كه اينان دين را عبارت از مجموعه اى از آرزوها و رؤياها مى دانند، و كلمات و احكام آن را به گونه اى تفسير مى كنند كه با رؤياهاى زيبا و آرزوهاى خوش ايشان سازگار باشد. دين را همچون ماده مخدرى در نظر مى گيرند كه در زمان خاص دشواريهاى پيچيده را از ياد آنان مى برد، و آرزوى زندگى بهترى به ايشان مى بخشد كه بدون عمل و فداكارى و از دست دادن چيزى برايشان فراهم خواهد آمد. اما واقعيت آن است كه چنين دينى تنها در اذهان ايشان وجود دارد. اما دين در نزد خدا چيزى ديگر است، و چون به گفته خدا گوش دهيم، دين را چيزى متناقض با آن مى يابيم:«وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ- و گفتند: هرگز كسى به بهشت در نيايد جز آنكه يهودى يا نصرانى باشد اين آرزوها و دلخوشيهاى ايشان است،» كه خود را به آن فريب مى دهند، و اين دين خدايى نيست، چه به محض آن كه اين گونه آرزومنديهاى كودكانه در معرض تابش عقل قرار گيرد، گداخته و آب