تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 282آن است و جمع آن صروف مى باشد.165 [انداد]: به معنى شبيه ها و نظيرها، و گفته اند كه به معنى اضداد هم است.[حب ]: به معنى دوستى و خلاف بغض است، و محبت به معنى اراده است و اگر بگويى «احب زيدا» مقصود اين است كه خواهان منافع اويم يا او را مدح مى كنم. و «احب اللَّه زيدا» يعنى خدا ثواب و بزرگداشت او را مى خواهد. و «احب اللَّه» يعنى خواستار فرمانبردارى از اوامر اويم.166 [تبرأ]: تبرؤ در لغت پشت كردن و دور شدن بر اثر دشمنى است و «تبرأ اللَّه من المشركين» يعنى خدا به سبب دشمنى با مشركان آنان را دور كرد و اصل آن جدايى است همچون «برأ من مرضه».[اتبعوا]: اتباع، طلب اتفاق است. در «اتبعه ليلحقه» مقصود، آن است كه با هم به جاى مورد نظر برسند.[تقطعت ]: تقطع دور شدن بعد از اتصال و پيوستگى است.[الاسباب ]: سبب رسيدن به چيز دور از دسترس به وسيله چيزى است كه آن را ممكن سازد، و ريسمان را از آن روى سبب مى گويند كه با آن آب دور از دسترس را از ته چاه بالا مى كشند.167 [كرة]: بازگشت.[حسرات ]: حسرت به معنى پشيمانى شديد است.