[168] پيش از هر چيز لازم است براى آزادى هدفى عالى در نظر بگيريم.آن آزادى اجتماعى كه مخصوص اسلام است و آيه هاى درس سابق ما را به آن دعوت كرد (يعنى طرد كردن شركاى خدا) هدفى دارد كه عبارت از متنعم شدن به نعمتهاى الاهى است، و خدا با وضوح و صراحت كامل همه مردم را از مؤمن و كافر مى خواند و مى گويد:«يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً- اى مردم! از آنچه در زمين حلال و پاكيزه است بخوريد.»و بدين گونه اصل را در چيزها حلال بودن مى داند تا زمانى كه ثابت شود حلال نيست و حرام است و تعبير با (مِمَّا فِي الْأَرْضِ) تعبيرى است كه دلالت بر مطلق بودن مى كند، و همين است كه نظر مثبت قرآن را در زندگى منعكس مى سازد.خدا چنان مى خواهد كه ما از زندگى بهره مند شويم، ولى شيطان ما را از اين بهره مندى بازمى دارد، و ميان انسان و نعمتهاى خدا سدها و موانعى پديد مى آورد، و بر انسان واجب است كه پيروى شيطان نكنند و در برابر او مقاومت نشان دهد. به همين گونه است كار ديگر شيطان كه آراستن هدفهاى پليد و اسراف و آزمندى است و همه آنها مانعى براى بهره مندى كامل و سالم از خيرات و نيكيهاى زمين به شمار مى رود.«وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ- و در پى شيطان گام مگذاريد كه او دشمن آشكار شما است.»او نمى خواهد كه شما از نعمتهاى زندگى بهره مند شويد، پس چرا از او