تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 46و عظمت اين نهى در آنچه به خداى بزرگ نسبت داده شود بيشتر آشكار است، و بنا بر اين هر گفتارى را كه به خدا نسبت مى دهيم، با علم يقينى بايد بدانيم كه گفته خدا است، و چون جز اين شود، دروغى را بر خدا بسته، و به او نسبت داده ايم.«إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ- كسانى كه دروغى را بر خدا ببندند، رستگار نخواهند شد». (116/ 16)به همين گونه هر تفسير كلام خدا كه از مطابقت آن با حقيقت واقع يقين نداشته باشيم، نوعى از دروغ بستن به خدا محسوب مى شود.در ميان مسلمانان كسانى بوده اند- و هنوز هم هستند- كه از دين براى مصالح شخصى خويش بهره بردارى مى كردند- يا از آن براى اثبات هواهاى نفس زيانبخش خويش مدد مى گرفتند- و بدين ترتيب به تفسير آيات قرآنى بر حسب آراء شخصى خود مى پرداختند. اين گونه كسان مى خواهند كتاب خدا را پيرو افكار خويش قرار دهند و بر آن چيزهايى تحميل مى كنند كه نمى تواند آنها را تحمل كند.آنچه مقصود اسلام بوده آراء اين گروه است، و در قرآن چنين آمده است:«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ. وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ. يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ- او است آنكه به تو كتاب فرو فرستاد: آيه هايى از آن محكم است و آيه هايى ديگر متشابه، پس كسانى كه در دلهاى ايشان شك است، پيروى از آيات متشابه آن مى كنند تا از اين راه فتنه برانگيزند و به تأويل قرآن بپردازند. و تأويل آن را كسى جز خدا و استواران در علم كسى نمى داند. اينان مى گويند كه ما به آن ايمان داريم و همه آن از جانب پروردگار ما رسيده و جز خردمندان كسى پند نمى گيرد». (7/ 3) «2»و قرآن بدين گونه مقاصد اين گروه فاسد را آشكار ساخته و- به صورتى