تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 47قاطع- از تأويل قرآن براى رسيدن به هدفهاى نادرست نهى كرده است.رواياتى در دست است كه در آنها نيز آنچه در قرآن نهى شده به همان گونه نهى شده است. ولى اين نهى به تعبير ديگر نهى از تفسير به رأى است كه به معنى پيروى از هواى نفس و ميل شخصى است، كه در مقابل تفسير بر وفق حقيقت و واقعيت است. و با وجود آنكه تفسير هر سخن منسوب به كسى به رأى حرام است، اين حرمت در مورد كلام خدا شديدتر است، و از همين رو در روايات اين مطلب به صورتى خاص بيان شده و از قواعد عمومى خارج نيست.و اينك بعضى از اين گونه روايات:از امام صادق (ع) است كه گفت: «هر كس قرآن را به رأى خود تفسير كند، اگر به حق برسد پاداشى به او داده نمى شود، و اگر خطا كند سقوط كرده و از آسمان دور شده است».»و از پيغمبر (ص) روايت شده است كه گفت: «هر كس قرآن را به رأى خود تفسير كند و به حق برسد، خطا كرده است». «4»و نيز از او است كه گفت: «هر كس قرآن را به رأى خود تفسير كند، جاى نشستن او در آتش است».پس حقيقتى كه در آن شكى نيست اين است كه گفتار به رأى شخصى- مخصوصا در تفسير قرآن حكيم- حرام است و حرمتى شديد دارد.ولى اين مطلب ربطى به تدبّر در قرآن ندارد، چه تدبر به معنى انديشيدن تمركز يافته در آيه به منظور دست يافتن به شناخت حقيقت بيان شده در آن آيه است.پس تدبّر براى به دست آوردن علم به قرآن است، تا چنان شود كه آدمى در تفسير قرآن از روى رأى و هواى نفس تفسير نكند، بلكه اين كار از روى علم و دانش صورتپذير شود.