صفحه ى 348
پيروزمندان حقيقى هم اينانند:
«وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ- و كسانى كه پرهيزگارى پيشه كردند، در روز رستاخيز در بالاى ايشان قرار دارند.»
و هر كس كه خواستار دنياى برتر باشد، به آن نمى رسد، بلكه راههايى بايد پيموده شود تا شخص به دنياى آبرومند و داراى نعمتهاى تكامل يافته برسد، و اين راه در آيات خدا و پيشاپيش آنها در قانون وحدت (دخول كامل در صلح و سلم) وجود دارد و از اين دروازه مى توان به روزى خدا دست يافت.
«وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ- و خدا به هر كس بخواهد بى حساب روزى مى دهد.»
[213] و همچون مثالى از آن بايد قصه نخستين رسالت را بخوانيم كه همه افراد بشر بر گمراهى بودند، و آن گاه رسالت خدا فرارسيد. يكى از هدفهاى آن يگانه كردن مردم سر زمينه حق بود و رفع اختلاف كردن از ميان ايشان در اين زمينه ولى بعضى از كسانى كه رسالت براى ايشان آمده بود اختلاف پيدا كردند براى چه؟
آيا مالك چيزى نبودند كه از ايشان رفع اختلاف كند؟
هرگز چنين نبود، بلكه سبب اختلاف وجود گروهى از آنان بود كه به ستم كردن و تجاوز كردن نسبت به مردم برخاسته بودند، و چون رسالت با ستم و تعدى مخالف بود، با مصالح موقتى ايشان معارضه داشت و از همين روى سخت در برابر احكام رسالت مقاومت نشان مى دادند، چه ريشه اختلافات ستمگرى بود و چون مردم از آن خلاص شدند، به راحتى رسيدند.
«كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ- مردم امتى يگانه بودند، پس خداوند پيامبران را براى مژده دادن و بيم دادن برانگيخت.»
و اين كار وسيله ايشان براى راهنمايى مردم بود، نه مال و نيرو، بلكه بشارت دادن به يك زندگى برتر و بيم دادن از عذاب.
«وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ- و با