تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 373شوهر ارتباط جنسى برقرار نشده باشد، و آن زن خاموش و راضى نباشد، آزاد است و مى تواند شكايت كند، و در اين صورت به آن مرد خواهند گفت: يا بايد به نزد زنت بازگردى و با او نزديكى كنى، و يا او را طلاق دهى، و با عزم طلاق بايد از همسر خود كناره گيرد. «18»«لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ- و براى كسانى كه سوگند ياد مى كنند كه به زنان خود نزديكى نكنند، چهار ماه مهلت و انتظار است، پس اگر بازگشتند خداوند آمرزنده و مهربان است،» على رغم آنكه شكستن سوگند حرام است، ولى چون اين سوگند با حقوق مردم ارتباط دارد، خداوند متعال شكستن آن را به سبب نيت پاكيزه اى كه همراه با اين شكستن است مى بخشد.[227] «وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ- و اگر آهنگ طلاق كردند، بايد حقوق زن و تقوى مراعات شود.»فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ- و خداوند شنوا و دانا است.»[228] پس از طلاق كه به سببى يا سبب ديگر صورت مى گيرد، بر زن واجب است كه عدّه نگاه دارد و در ايام عده كه عبارت از سه خون است، شوهر اختيار نكند. و سؤال اين است كه سه خون يعنى چه؟ در بعضى از كتابهاى لغت آمده است كه ميان (القرء) با فتح قاف كه مخصوص حيض است با (القرء) به ضم قاف كه مقصود طهر و پاك شدن از حيض است، تفاوتى وجود دارد، و اين كه جمع اوّلى أقراء است و جمع دومى قروء. و بدين گونه آيه دلالت بر آن دارد كه دو مرتبه قاعده شدن و سه بار پاك بودن كفايت مى كند، پس چون وارد قاعدگى يا حيض سوم شود آن زن جدا شد. و فتواى مشهور بنا بر آنچه در حديث شريف از زرارة از ابو جعفر عليه السلام روايت شد چنين است: «على (ع) مى گفت: قرء به معنى طهر است كه در آن خون قرار مى گيرد و جمع مى شود، پس چون حيض بيايد، خون