صفحه ى 398
حال كسانى كه هزار هزار از بيم مرگ از خانه هاى خود بيرون رفتند، پس خدا به ايشان گفت: بميريد، و پس از آن زنده شان كرد. و خداوند نسبت به مردم بخشنده است،» و در آن زندگى به ايشان بخشيده تجسد پيدا كند، «وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ- ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى كنند،» از خدايشان كه نعمت حيات را به ايشان ارزانى داشته و خود مرگ نيز فضلى از خدا است.
[244] در صورتى كه بر ايشان واجب است كه: بخشنده زندگى را بشناسند، و سپس در تقديم كردن زندگى خود به او شتاب كنند، چرا كه از او است و به او بازمى گردند.
«وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ- و در راه خدا كارزار كنيد و بدانيد كه خدا شنوا و دانا است.»
اصوات ظاهرى را مى شنود و از نيتهاى باطنى آگاه است، پس با كارزار خود كينه و ريايى نياميزيد، بلكه اين كار را محض براى خدا و در راه او انجام دهيد.
كارزار در راه خدا اين حقيقت را مجسم مى سازد كه خدا بخشنده زندگى است، و آنچه از مؤمن پسنديده است اين است كه ايمان وى به اين حقيقت به اين درجه برسد تا درستى ايمان داشتن وى به خدا ثابت شود.
[245] و خدا به همان گونه كه بخشنده زندگى است، بخشنده همه نعمتهاى زندگى نيز هست، و به هر كس بخواهد فراخى زندگى مى بخشد، و بر هر كس بخواهد زندگى را تنگ مى كند، ولى اين كار به عبث صورت پذير نمى شود، بلكه به اندازه بخشندگى فرد در راه خدا است، و تجارت با خدا همان تجارتى است كه خدا در كتاب خود مردم را به آن خوانده و در اين جا چنين گفته است:
«مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً- كيست كه از روى نيكى به خداوند وام دهد تا خداوند آن را چند برابر كند؟»