تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 507و از اين جا:«لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ- نبايد كه مؤمنان كافران را به جاى مؤمنان دوستان خود گيرند.»چنان مى نمايد كه مهمترين معناى (اولياء)- كه با سياق هم مناسبت دارد- پيشوايان و رهبران است.«وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ ءٍ- و هر كس چنين كند، او را با خدا راهى نيست،» چه خدا وابستگى لفظى مردم را به رسالت او رد مى كند، ولى وابستگى عملى را چنين نمى كند.«إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً- مگر آنكه از ايشان ترس داشته باشيد و تقيه كنيد.»يعنى از خشم و غضب ايشان بيمناك باشيد، كه در اين صورت تسليم ظاهرى به ولايت ايشان با وابستگى حقيقى به رسالت صحيح خودشان روا است.تقيه و پرهيز و تقاة مبارزه پنهانى عليه طاغوتيان و گردنكشان و كارى از آن روى دشوار است كه نه تنها در آن هر لحظه براى انسان رسالتى احتمال خطر وجود دارد، بلكه در آن احتمال تسليم شدن به فريبندگيهاى سلطه و ثروت و جز آن نيز مى رود، و انسان رسالتى در تمام مدتى كه به عمل سرّى مى پردازد بايد با آن هم مبارزه كند.مثل انسان رسالتى در اين جا همچون پزشكى است كه به مداواى گروهى از جذاميان اشتغال دارد و اگر مصونيت كافى نداشته باشد، عامل گرفتارى به جذام به او هم سرايت خواهد كرد.و به همين سبب قرآن به اين گونه كسان هشدار مى دهد كه مراقب ايشان است و بايد از او بر حذر باشند.«وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ- و خداوند شما را از خود بيم مى دهد، و بازگشت به سوى خدا است.»