تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 65تا از آن راه به فهم معنى عامى برسيم كه، از يك سو، مشكل اختلاف را حل مى كند و، از سوى ديگر تطبيقهاى فراگيرترى براى آيه فراهم مى آورد. و از همين رو نبايد در نصّهاى وارد شده در تفسير آيات جمود داشته باشيم و آنها را معانى يگانه اى كه آيه مى تواند تحمل كند بدانيم، بلكه مى بايستى آنها را وسيله اى براى معنى فراگيرتر آيه قرار دهيم. و بايد در اين باره به تحقيق بپردازيم كه چگونه و چرا آيه در حالت خاصى مورد تطبيق قرار گرفته كه در تفسير مورد نظر آمده است، تا از اين جا بر ما معلوم شود كه آيا تطبيق آيه بر مورد متشابهى امكان دارد يا نه.مثلا در بعضى از نصّهاى تفسيرى آمده است كه آيه:«إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ» (106/ 66) درباره عمّار بن ياسر نازل شده بسيار خوب، آيا ممكن است آيه را در عمار ببنديم و به او منحصر سازيم؟ هرگز. بلكه لازم است در اين انديشه بيفتيم كه چگونه آيه در حالت عمار مورد تطبيق قرار گرفت. آيا از آن جهت نبوده است كه او مجبور به شرك شد و لذا به زبان خود چيزى را به ايشان داد كه خواستار آن بودند و آيا چنان نيست كه اگر نظير اين حادثه براى شخص ديگرى تكرار شود و او كارى همچون عمار كند بر او نيز قابل تطبيق است؟اين روش انديشيدن در قرآن، اين كتاب را در اذهان ما زنده نگاه مى دارد.و دين به آن فرمان داده چنان كه در حديث آمده است: «اگر چنان بود كه قرآن با مرگ كسانى كه درباره آنان نازل شده بود از ميان برود، همه آن را مى بايستى از ميان رفته بدانيم، ولى مثل آن همچون خورشيد است كه هر روز تازه است».از اين جا ضرورت بهره گيرى از تفسير صحيح با فهم فراگير براى دسترس پيدا كردن به مرزهاى تطبيق تفسير براى همه آيه آشكار مى شود.