[42] مريم تنها به دعاى مادرش صديقه و تربيت كفيلش زكريا والده عيسى نشد، بلكه نيز به سبب آنكه به كار واجب خود در پرستش خدا پرداخت چنين شد:«وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ- و در آن هنگام كه فرشتگان گفتند: اى مريم، خدا تو را برگزيده و پاكيزه ات ساخت و بر زنان جهان برتريت داد.»[43] ولى معنى برگزيدنت آن نيست كه درباره عمل از تو چيزى نخواهد پرسيد، و نيز آن نيست كه تو مكلف به انجام دادن واجبى نيستى، بلكه بر عكس همه مسئوليت و اعمال تو افزايش پيدا مى كند:«يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ- اى مريم:در عبادت پروردگارت خالصانه بكوش و با ركوع كنندگان ركوع و سجود كن.»پس خضوع در برابر خدا و تسليم به فرمان او شدن و از خود تهى شدن (قنوت) و سپس عملا اين خضوع را نشان دادن (سجود)، سپس به كار بردن آن در اجتماع (ركوع كردن با ركوع كنندگان) واجب مضاعف بر مريم بود كه در پى برگزيده شدن او به رسالت آمد.بنا بر اين تكاليف از مريم با رسيدن او به درجه صديقان ساقط نشد، بلكه افزايش يافت تا انديشه نژادى از خاطره ها برود.[44] نتيجه پاكى مريم و تسليم مطلق وى به خدا اين شد كه براى كفالت كردن او با يكديگر نزاع مى كردند و لذا به قرعه كشى راضى شدند. به كنار