تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 621شاهدان بگيرد، و خدا ستمگران را دوست نداد.»پس او، به نوبه خود، به كسى ظلم نمى كند، و اگر پيروزى و پيشرفت نصيب كند، پس از آن است كه امت شايستگى خود را از طريق فداكاريهاى سخاوتمندانه نشان داده باشد، و اگر جز اين باشد، نعوذ باللّه، در حق ملت مغلوب شده ستم كرده است.[141] ج: سپس دلهاى مؤمنان كاملا از داشتن شك درباره رسالت و تعليمات آن پاك نيست، و به آتشى براى پاك شدن نياز دارد، و به فداكاريهايى كه همان آتش است. انسانى كه براى رسيدن به چيزى فداكارى مى كند، هر چه زودتر به آن متمسك مى شود، و اين بر عكس كسى است كه آن را رايگان و بدون فداكارى به دست آورده باشد. تاجرى كه مالى به دست آورده، به نگاهدارى از آن حريصتر از پسر خود او است كه آن مال را به ميراث و بدون رنج به دست آورده باشد. به همين گونه مؤمن فداكارى كرده در راه ايمان خود، ايمانى قويتر از كسى دارد كه چنين نبوده باشد.«وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا- و (اين براى آن است) كه خدا كسانى را كه ايمان آورده اند بيازمايد.»د: كافران دشمنان سرسخت حقّ اند، و با پيشرفت امت مخالفت نشان مى دهند اينان كسانى هستند كه مصالح قوم خود يا هواهاى نفس خويشتن را بر مصلحت امت ترجيح مى نهند. به سدهاى راهى مى مانند كه اصلاح كردن آنها ممكن نيست و مى بايستى كاملا از سر راه برداشته و به دور افكنده شوند، ولى چگونه امت مى تواند اين عناصر را بشناسد، و آنها را از عناصر ديگر آويخته به آنها يا خاضع نسبت به آنها به سببهاى برخاسته از ضعف يا عواطف بازشناسد؟ و چگونه اين حق براى رسالت پيدا مى شود كه مردمان را به اين بهانه كه سد راه پيشرفت آينده امّت اند به قتل برساند؟ چگونه مى شود درستى اين عمل را براى توده مردم به اثبات رسانيد.اما اگر رو به رو شدن گرم صورت بگيرد، و اين عناصر تهديد بزرگى براى