تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 632[152] دليل واقعى و ساده براى اين حقيقت را در نبرد خود با دشمن خواهيد يافت و اين كه خدا چگونه شما را پيروز كرد و شمشيرهاى خود را در تنهاى ايشان داخل كرديد.ولى اين جنگ طرف ديگرى نيز داشت، خدا كسى را كه به يارى او برخيزد يارى مى كند، اما اگر مؤمنان سستى نشان دهند و اختلافات در ميانشان زياد شود و از اطاعت فرمانده سرباززنند، شايستگى پيروز شدن ندارند و گرفتار شكست مى شوند، و شكست گونه اى از امتحان است و قهرمانان در هنگام شكست شناخته مى شوند.اكنون كه جنگ به پايان رسيد و (با پيروزى نخستين و شكست دوم شما)، خدا شما را با فضل و بخشش عظيم خود مى بخشد و عفو مى كند.«وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ- و در آن هنگام كه آنان را به اذن خدا از پا درمى آوريد، خدا به وعده خود وفا كرد.»شما را پيروز كرد تا به وعده پيروز گردانيدن شما وفا كند، و چنان بود كه شمشيرهاى خود را در تنهاى دشمنان فرومى برديد، ولى به اين پيروزى مغرور شديد و سستى به جان شما راه يافت.«حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما تُحِبُّونَ- تا اين كه ترسيديد و با يكديگر نزاع كرديد، و پس از اين كه آنچه را كه دوست داشتيد به شما نشان داد، نافرمانى كرديد.»يعنى پس از اين كه پيروز شديد. و اين بدان سبب است كه آدمى، در آن هنگام كه احساس خطر مى كند، به يكى كردن صف خود با صفهاى ديگر مى پردازد، و چون خطر از ميان برداشته شود، احساس آرامش مى كند و در انديشه تقسيم غنيمتها مى افتد. به همين گونه بعضى از مسلمانان در جنگ احد، هنگامى كه خود را در شرف پيروزى و خطر را رفع شده مى ديدند، از نقاط حسّاسى كه از آنها پاسدارى مى كردند دور شدند، و دشمن فرصت را غنيمت شمرد و به جنبشى براى محاصره كردن مسلمانان پرداخت، و اينان ناگهان تعادل خود را از دست دادند و