تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 674اكتشاف كردند كه برترين هدف انسان بهشتى است كه خدا آن را به وسيله پيامبران به بندگان مؤمن خود وعده داده است، به مسئلت كردن اين بهشت از خدا برخاستند و گفتند:«رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعادَ- پروردگارا آنچه را به وسيله فرستادگانت به ما وعده كردى بده، و ما را در روز قيامت درمانده و روسياه مكن، كه تو خلف وعده نخواهى كرد.»[195] و خدا دعاى ايشان را اجابت كرد، ولى براى ايشان شرطهايى قرار داد، و از آنان خواست كه از صفتهايى برخوردار شوند كه برجسته ترين آنها هجرت بود، و آن جدا شدن فكرى و عملى از جاهليت به شمار مى رفت.اين جدايى مستلزم درافتادن با جاهليت و مبارزه و در نتيجه بيرون رفتن از سرزمينهاى جاهليت و تحمل انواع آزارها از غربت و نادارى و خوارى بود. چيزى كه بود همه اينها آنان را به آراستن و نظم بخشيدن به نفوس خود و آماده شدن براى بازگشت به سرزمينهاى خود براى مبارزه برمى انگيخت.هدف سپاه از جنگ پيروزى است، و هدف آن سربازان، شهادت در راه خدا بود، و آنان با شجاعت و از خود گذشتگى در اين راه گام نهادند.اين شرط خدا با مؤمنانى است كه اگر به آن عمل كنند، پاداش كامل خود را دريافت خواهند كرد، و به صورت برابر براى مرد و زن هر دو بود، و خدا آنان را به بهشت به عنوان پاداش نيكويى از خود درآورد.«فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ- پس پروردگارشان دعاى ايشان را اجابت كرد (كه) من عمل عاملى از شما را ضايع نخواهم كرد.»و دعا به تنهايى براى رسيدن به پاداش كافى نيست، بلكه عمل صالح است كه سبب رسيدن به پاداش آن به اندازه مى شود.«مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ- چه مرد و چه زن، كه بعضى از