تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 93آزادى انسان به صورتى مستحكم خلاصه شده است.از آنجا كه خدا را نامهاى نيكو است و حرّيت آدمى به وسيله آنها تضمين مى شود، بايد پرستيدن بتهايى را كه جز خدا مى پرستيم كنار بگذاريم، چه متّصف به هيچ يك از صفاتى كه براى خدا ذكر كرديم نيستند، و نه پروردگارند و نه رحمان و نه مالك روز پاداش.[6] هنگامى كه بتهاى خاموش (همچون سنگ) يا ناطق (همچون كسانى كه جز خدا پرستش مى شوند) را كنار مى گذاريم، بر راه راست و مستقيم قرار گرفته ايم.ولى تحقّق يافتن استقامت راه چندان آسان نيست، بدان سبب كه رهايى يافتن از چنگ اصنام و بتان بسيار دشوار است. و بر انسان است كه در برابر خود هدف دشوارى همچون استقامت را قرار دهد و به آن در زندگى صورت تحقق بخشد، كه اين تحقق يافتن دشوار پس از عبور از سه مرحله صورتپذير خواهد شد:مرحله نخستين: تصميم گرفتن بر استقامت است. و اين تصميم گرفتن زمانى به درستى مى تواند عملى شود كه آدمى بداند كه در زندگى راههاى گوناگونى وجود دارد كه از آنها نمى تواند به هدفهاى مورد آرزوى خود برسد، و اين كه تنها يك راه است كه او را به هدفش مى رساند. بايد بداند كه شناسايى اين راه و پيش رفتن در آن از امورى است كه براى دست يافتن به آن لازم است هر چه مى تواند بكوشد، و از نعمتهاى ارزانى داشته به توسط خدا بر او نيست، و مثلا همچون نعمت چشم داشتن نيست كه نوزاد با آن به دنيا مى آيد، لذا دعا مى كنيم و از خدا مى خواهيم كه ما را به راه راست و استقامت برساند:«اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ- ما را به راه راست هدايت كن.»و اين دعا دليل بر آن است كه خدا استقامت را به كسى مى بخشد كه آن را از او بخواهد.[7] و گاه استقامت جنبه دايمى بودن ندارد، از آن روى كه طوفانهاى شهوات و امواج فشارهاى اجتماعى و موانع نفسانى وسوسه هاى شيطانى همان گونه