تفسیر هدایت جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه ى 109گفته اند: اين «أحرف» يا حرفها نامهاى سوره اى است كه در آن آمده اند.و گفته اند: آنها وسيله آگاه كردنى است كه شنوندگان را براى ادامه دادن به هشيارى و تفكّر در آنها و در هر چه پس از آنها مى آيد ترغيب مى كند.و گفته اند: اينها دلالت بر قطع شدن دنباله يك معنى و پرداختن به سخنى تازه است.و گفته اند: خدا به وسيله آنها به ستايش خود پرداخته، و اينها اشاره به نامهاى نيك (الاسماء الحسنى) او است، و حتى در دعا يا مناجات كردن با پروردگار به آنها بدين صورت آمده است: (يا كهيعص)، (يا حم عسق).و گفته اند: چالش و مبارز طلبى نسبت به اعراب است كه اگر مى توانند كتابى فراهم آمده از اين حروف بياورند و نتوانستند مثل قرآن را بياورند.و گفته اند: آنها سوگند است بدان سبب كه مبانى كتب خدا و وسايل سخن گفتن ميان بندگان است آيا پروردگار ما نگفته است: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ»؟و گفته اند: اينها معجزه بلاغت است، چه اعراب پيش از آمدن قرآن اين گونه استفاده از حروف نكرده بودند. و چيزهاى ديگرى جز اينها گفته اند كه به صورت جزئى به بعضى از آنچه گفتيم مربوط مى شود، و ما مى گوييم آرى، ولى اثبات يك نظر به معنى نفى جز آن نيست.بنا بر اين امكان آن هست كه اين حروف نامهاى سوره ها باشد و در عين حال از پايان يافتن يك سوره و آغاز سوره ديگر خبر دهد، و نيز يادآورى و تنبّهى براى انگيختن فكر و به كار انداختن عقل و بيدار كردن ضمير باشد. يا اين كه اشاراتى به نامهاى خدا بوده باشد، چه آشكارترين چيز در آسمانها و زمين نامهاى خدا است، و حروف پيش از هر چيز اشاره به آنها است. مثلا، اشاره الف به لفظ «اللَّه» آشكارتر از اشاره آن به لفظ «اسد» است. و اگر اشاره به اسماء حسنى بوده باشد، سوگند ياد كردن به آنها بسيار مناسب است. و با اين همه اعجازى قرآنى