عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم - نسخه متنی

شادی نفیسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ازمنظر بشر خاكى، كه از روى زمين به آنها مى نگرد يا از
منظر كسى كه از وراى اين سياره، جهان را نظاره مى كند؟

مفسران نمونه، درتفسير آيات سوره تكوير، آن جا كه مى فرمايد:

فلا اقسم بالخنس، الجوار الكنس ...

بيان مى كنند كه به اعتقاد بسيارى از مفسران، در اين سوگندها به پنج سياره منظومه شمسى اشاره شده است
كه با چشم غيرمسلح ديده مى شوند. و توضيح مى دهند كه سيارات اين منظومه منحصر به اين پنج سياره نيست؛
اما آن سه سياره ديگر، تنها با دوربين هاى نجومى قابل مشاهده اند.(57)

ايشان يكى از علل تأكيد قرآن بر ستاره شعرى را نيز اين مى دانند كه درخشنده ترين ستاره آسمان است(58)

و البته روشن است كه اين پديده، تنها از ديد بشر،چنين است نه درواقع. از نظر صاحبان تفسير نمونه، آن
جا كه قرآن از برج هاى آسمان ياد مى كند، اشاره به منزلگاه هاى خورشيد و ماه دارد.

و توضيح مى دهند كه:

به تعبير دقيق تر، هنگامى كه ما از كره زمين به ماه و خورشيد نگاه مى كنيم، در هر فصل و موقعى از سال،
آنها را در مقابل يكى از صورت هاى فلكى ...

مى بينيم و مى گوييم:

خورشيد، مثلاً در برج حمل يا ثور يا
ميزان و... است.(59)

همچنين ايشان آيه 40 سوره يس را كه درآن آمده است كه خورشيد هرگز در حركت خود به پاى ماه نمى رسد،
تفسير كرده و در توضيح بيانات خود آورده اند:

از آن چه گفتيم روشن مى شود كه منظور از حركت خورشيد، در اين بحث، حركت آن به حسب حس ما است. جالب اين
كه اين تعبير حتى بعد از آن كه به ثبوت رسيده كه ... خورشيد حركت نمى كند ... نيز به كار مى رود .... اين
تعبيرات، همگى نشان مى دهد كه حتى بعد از كشف حركت زمين به دور خورشيد وسكون آن، تعبيرات گذشته راجع
به حركت خورشيد به كار مى رود؛ چراكه از نظر حسى چنين به نظر مى آيد كه خورشيد در حركت است. و اين
تعبيرات از همين جا گرفته شده است.(60)


1. همان، ج‏11، ص‏84 81.

2. همان، ج‏17، ص‏125 و 131.

3. همان، ج‏11، ص‏83 و 84؛ ج‏17، ص‏130 و 131. توجه به اين نكته لازم است كه ما در اين بحث به هيچ روى درصدد
بررسى دسته بند هايى كه براى يافته ها و نظريه هاى علمى ابراز مى شود و ملاك هاى ارزيابيِ آن ها
نيستيم.

4. همان، ج‏11، ص‏89.

5. آل عمران، آيه 33.

6. همان، ج‏11، ص‏87 و 88.

7. همان، ج‏3، ص‏247.

8. همان، ج‏11، ص‏88 و 89.

9. همان، ج‏23، ص‏118.

10. و خلقت انسان را از گل آغاز كرد. سوره سجده، آيه 7.

11. همان، ج‏17، ص‏130.

12. بدانيد كه ما شما را از خاك آفريده‏ايم. سوره حج، آيه 5.

13. همان، ج‏14، ص‏22 و 23.

14. همان، ج‏18، ص‏200.

15. همان، ج‏16، ص‏390.

16. همان، ج‏20، ص‏165.

17. همان، ج‏22، ص‏539.

18. همان، ج‏17، ص‏125.

19. پيش از اين به طور مفصل مطرح گرديد.

20. همان، ج‏17، ص‏131.

21. همان، ج‏11، ص‏85.

22. همان، ص‏81.

23. همان، ج‏22، ص‏539؛ ج‏23، ص‏119.

24. همان، ج‏12، ص‏133.

25. همان، ص‏295.

26. و بر فرازتان هفت آسمان استوار برافراشتيم.

27. همان، ج‏26، ص‏24 23.

28. آن گاه هفت آسمان را در دو روز پديد آورد أ. سوره فصلت، آيه 12.

29. همان، ج‏20، ص‏229.

30. همان، ص‏319.

31. همان، ج‏24، ص‏261 و 262.

32. همان، ج‏25، ص‏75.

33. همان، ج‏1، ص‏116 114.

34. همان، ص‏116؛ ج‏24، ص‏262؛ ج‏25، ص‏75.

35. همان، ج‏11، ص‏47 43.

36. و حفظناها من كل شيطان رجيم الا من استرق السمع فاتبعه شهابٌ مبينٌ. سوره حجر، آيه 17 و 18.

37. همان، ج‏11، ص‏51 47.

38. همان، ج‏11، ص‏51.

39. انا زينّا السماء الدنيا بزينة الكواكب و حفظاً من كل شيطان مارد لايسعمون الى الملأ اى‏على
ويقذفون من كل جانب دحوراً ولهم عذاب واصب اى من خطف الخطفة فاتبعه شهاب ثاقب؛
ما آسمان دنيا را به زيور ستارگان آراسته ايم و از هر شيطان سركشى محفوظ داشته ايم به اسرار ملأ
اعلى گوش نتوانند داد و از هر سو رانده شوند به راندنى سخت و عذابى پاينده درپيش دارند مگر كسى كه
رُبايشى بربايد كه شهابى درخشان درپى اش افتد.

40. همان، ج‏19، ص‏22 20.

41. همان، ص‏18.

42. همان، ج‏20، ص‏230.

43. همان، ج‏25، ص‏111.

44. همان، ص‏113.

45. همان، ج‏18، ص‏461 و 462.

46. همان، ج‏13، ص‏396؛ ج‏13، ص‏395؛ ج‏16، ص‏389.

47. براى نمونه، ر.ك: ج‏10، ص‏394 و 395؛ ج‏15، ص‏126؛ ج‏16، ص‏395؛ ج‏18، ص‏382؛ ج‏22، ص‏234. ج‏26، ص‏388.

مواردى را نيز پيش از اين دربحث هاى گذشته ارائه داديم.

48. به عنوان نمونه ر.ك: ج 10، ص 113؛ ج 16، ص 390؛ ج 20، ص 229
49. همان،ج‏10، ص‏339؛ نيز ر.ك: ج‏15، ص‏125؛ ج‏26، ص‏147 و 148.

50. ر.ك: بحث خلقت انسان درهمين مقاله.

51. همان، ج‏20، ص‏228.

52. همان، ج 18، ص‏206.

53. همان،ج‏26، ص 28.

54. همان، ج‏11، ص‏297.

55. همان، ج‏13، ص‏396.

56. همان، ج‏26، ص‏367.

57. همان، ص‏189 و 190.

58. همان، ج‏22، ص‏562.

59. همان، ج‏11، ص‏40 و 41.

60. همان، ج‏18، ص‏385 و 386.

/ 249