عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم - نسخه متنی

شادی نفیسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مفسران نمونه در بحث از اين آيه، نظر آنانى را كه به استناد اين آيه معتقدند:

شيطان براى
انسان به هيچ وجه قابل رؤيت نيست، صائب ندانسته اند و در جمع بين آيه مذكور و رواياتى كه از آنها خلاف

آن استفاده مى شود، چنين اظهار داشته اند:

... ظاهراً اين دو با هم منافاتى ندارند؛ زيرا قاعده اصلى آن است كه مشاهده نشود، ولى اين قاعده مانند
بسيارى از قاعده هاى ديگر موارد استثنايى دارد.(47)

اما ايشان توضيح نداده اند كه اين استثناها از كجا ناشى مى شود، از قدرت برتر برخى انسان ها يا از
ناحيه جنيان؟

و آيا آنان به هيئت حقيقيِ خود ديده مى شوند يا اين كه بر چشم آنها تمثل مى يابند؟

آن چه
در اين جا درخور ذكر است توجهى است كه مؤلفان تفسير نمونه به نحوه استعمال كلمه جن در لسان احاديث،
متفاوت با قرآن، داشته اند. ايشان به روايات مختلفى اشاره كرده اند كه در آنها كلمه جن و شيطان، كه
يكى از افراد آن است، در مفهوم لغوى اش، يعنى پنهان از ديده ما به كار رفته است و در اين موارد به هيچ
روى مراد، آن گروه خاص از موجودات صاحب عقل و درك كه قرآن از آنان ياد كرده است، نمى باشند.

جن در اين
معنا نه تنها بر موجوداتى چون ميكروب ها و ويروس ها كه به چشم نمى آيند حمل شده است، بلكه حتى در
معناى وسيع ترش، بر حيواناتى كه با چشم ديده مى شوند ولى معمولاً در لانه ها پنهانند نيز اطلاق شده
است.(48)

مفسران نمونه به رغم برشمردن تمام ويژگى هاى جنيان، نه هيچ يك از اين امور را و نه تقدم آنها را در
خلقت، دليلى بر برترى آنها ندانسته اند و انسان را به دو دليل، برتر از آنها معرفى كرده اند:

اول آن
كه پيامبران، همه از انسان ها هستند و جنيان در اين امر از آنها تبعيت مى كنند. دوم آن كه شيطان، كه
خود يكى از آنان است، مأمور شد تا بر آدم سجده كند.(49)

اكنون كه با سيماى جن در قرآن از ديدگاه مفسران نمونه بيش تر آشنا شديم، به جا است بپرسيم كه در
پرداختن به اين موضوع چه منبعى معتبر است؟

آيا تجربه هاى شخصيِ بشر در اين باره داراى هيچ ارزشى
هستند؟

و آيا عقل را به تحقيق در اين باره راهى هست؟

و آيا اين موجودات در دسترس علم قرار مى گيرند؟

يا اين كه تنها منبع معتبر در اين باره، نقل است و اين مسئله، از جمله امور غيبى يى به شمار مى آيد كه
ماهيتاً از دسترس عقل و علم به دوراست؟

مفسران نمونه در بحث از جن، تنها از آيات قرآن و بعضى روايات
استفاده كرده، در هيچ موردى به تجربه هاى فرديِ بشر در اين باره توجه نمى كنند و از مباحث عقلى و
فلسفى و يافته هاى علم نيز استفاده اى نمى برند؛ اما در هيچ جا نيز تصريح نمى كنند كه اين بحث ماهيتاً
تنها در قلمرو نقل قرار مى گيرد.

ايشان در تفسير آيه 15 سوره الرحمن، كه به منشأ آفرينش جن اشاره دارد،
مى نويسند:

باز در اين جا دقيقاً براى ما روشن نيست كه آفرينش جن از اين آتش هاى رنگارنگ چگونه بوده است. همان
گونه كه خصوصيات ديگران نيز از طريق فجر صادق، يعنى قرآن مجيد و وحى آسمانى براى ما ثابت شده است.

محدود بودن معلومات ما در برابر مجهولات، هرگز به ما اجازه نمى دهد كه اين حقايق را انكار كنيم يا
ناديده بگيريم بعد از آن كه از طريق وحى اثبات گردد، هرچند علم به آن راهى نيابد.(50)

درواقع ايشان سخن قرآن دراين باره را براى پذيرش آن كافى مى دانند و راه نيافتن علم بدان را در نتيجه
محدود بودن معلومات ما تفسير مى كنند.

و درجاى ديگر توضيح مى دهند:

درباره جن افسانه ها و داستان هاى خرافيِ بسيارى ساخته اند، ولى اگر اين خرافات را حذف كنيم اصل وجود
آن و صفات ويژه اى كه در قرآن براى جن آمده است، مطلبى است كه هرگز با علم و عقل مخالف نيست....(51)

به نظر مى رسد كه مفسران نمونه از توجه به تجربه هاى فردى، به دليل آميختگى با خرافات پرهيز نموده
اند، مطالب عقلى را احياناً متضمّن برداشت هاى فردى و نامطمئن دانسته اند و يافته هاى علمى را نيز در
اين باره، محدود و ناكارآمد دانسته اند.

آنان بيش ازهرچيز كوشيده اند تا تنها با استناد به آيات
قرآن، تصوير جن را از خرافات عوامانه بپيرايند و در نتيجه، سيمايى عقل باورانه و علم پسندانه ارائه
دهند كه هيچ دليل عقلى و علمى با آن مخالف نباشد. ايشان مى نويسند:

تا اين جا سخن از مطالبى بود كه از قرآن مجيد درباره اين موجودات ناپيدا استفاده مى شود كه خالى از
هرگونه خرافه و مسائل غيرعلمى است؛ ولى مى دانيم مردم عوام و ناآگاه خرافات زيادى درباره اين
موجودات ساخته اند كه با عقل و منطق جور درنمى آيد ...

در حالى كه اگر موضوع وجود جن از اين خرافات
پيراسته شود، اصل مطلب كاملاً قابل قبول است؛ چراكه هيچ دليلى بر انحصار موجودات زنده به آن چه ما مى
بينيم، نداريم ...

/ 249