محدوديت زمانى و مجال اين تحقيق اجازه نداد تا همه مباحث ارائه گردد. در آخر بايد به چند توضيح كلى درباره اين تحقيق اشاره شود.نخست آن كه مراد از عقلگرايى كه در عنوان اين تحقيق و در سطور آن مكرراً از آن استفاده شده است، به هيچ روى، مكتب فلسفيِ خاصى كه به اين عنوان نام گرفته باشد، نيست. بلكه از عقلگرايى بدانگونه كه تفسير پژوهان معاصر مراد كرده اند، هرگونه تلاش عقلانى جهت همسوى سازى يافته هاى بشرى با معارف قرآنى و يا نقد فرآيند فهم دينى با عقلانيت مراد كرده ام كه به نوعى علمى نگرى به معناى اخص آن نيز وارد اين بحث خواهد بود.دوم آن كه بنابراين گذاشته شده كه هر توضيحى كه درباره يك آيه از قرآن آمده باشد، تفسير ناميده شود نه آن كه لزوماً همه قرآن يا بخش عظيمى از آن مورد بحث قرار گيرد. بنابراين، هر نوع نوشته به صورت كتاب، مقاله و اعلاميه يا سخنرانى كه آيه يا آياتى را بررسى كنند، تفسير خوانده مى شود.اميد است كه اين تحقيق همان گونه كه براى خود نگارنده بسيار مفيد و سودمند واقع شد، براى علاقه مندان به موضوع مورد بحث نيز قابل استفاده باشد.پيش از آن كه مقدمه به پايان رسد، بايد مراتب تشكر و سپاس فراوان خود را از جناب استاد، حجة الاسلام محمدعلى مهدوى راد ابراز دارم كه بى شك، بدون ايده هاى خلاق و حمايت هاى فكرى و راهنمايى هاى بى شائبه ايشان، انجام اين تحقيق ميسر نمى شد.ايشان به رغم اشتغالات فراوان علمى، وقت بسيارى را سخاوتمندانه در اختيار اين تحقيق نهادند و در راهنماييِ علمى و دست يابى به منابع راهگشا و كارآمد، از هيچ گونه مساعدتى دريغ نورزيدند.وما توفيقى الا باللّه العليّ العظيمبهمن 1373/رمضان 1415