عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
يا اين كه اگر خداوند تصريح مى كند كه بنده اى از بندگانش يا يكى از پيامبرانش نه از آن جنبه كه
به رسالت مربوط است، از علمى برخوردار است و اين بهره مندى را به خود نسبت مى دهد، آيا بايد آن را يك
امر خارق العاده و غير
معمول بدانيم؟البته اين بدان معنا نيست كه آنها حتماً در به دست آوردن آن علم، كوشش و تلاش كرده
باشند، بلكه اينها نيز همسنخ درك و هوش هستند، كه افراد بشر در برخوردارى از آنها و نيز در برخوردارى
از زيبايى و قدرت جسمانى و قواى روحانى متفاوتند.نبوغ تماميِ نوابغ، علم تماميِ دانشمندان، ايمان
همه مؤمنان از جانب خدا است. علم حضرت داود و حضرت سليمان و ذوالقرنين را شايد بتوان اين گونه تفسير
كرد.داستان هاى قرآن سراسر نكته اند و سخن گفتن از آنها بررسيِ مستقل هر يك از آنها را مى طلبد و ما را
چاره اى نيست جز آن كه به همين مقدار بسنده كنيم.