عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
سپس در بيان مصاديق خارجيِ آن مى آورند:از آن جا كه اين قوم در طريق انحراف جنسى، همه چيز را دگرگون ساختند، خداوند نيز شهرهاى آنها را زير و
رو كرد و از آن جا كه طبق روايات ، بارانى از سخنان ركيك به طور مداوم بر هم مى ريختند، خداوند هم
بارانى از سنگ بر سر آنان فرو ريخت.(144)در جاى ديگر نيز پس از آن كه گناه خاص اين قوم را مخالف با قانون خلقت و ناهماهنگ با سازمان وجود
انسان معرفى مى كنند، نتيجه مى گيرند كه:جاى تعجب نيست كه ساير قوانين خلقت نيز درباره اين قوم دگرگون گردد و به جاى بارانى از آب حيات بخش،
بارانى از سنگ بر سر آنان فرود آيد و سرزمين آرامشان با زلزله ها زير و رو گردد ونه تنها نابود شوند
كه آثارشان نيز محو گردد.(145)چنين استدلال هايى استوار نمى نمايد، خصوصاً اين كه در موارد ديگر، كه اقوام گذشته به عذاب دچار
آمدند، از اين هماهنگى سخنى به ميان نياورده اند.